ساریان

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

ساریان. ( اِخ ) نام شهری است در غرچه . ( حاشیه لغت اسدی نسخه نخجوانی ) ( اوبهی ) ( رشیدی ) ( جهانگیری ) ( انجمن آرا ). شهری است از غرجستان. ( برهان ) :
بسی خسرو نامور پیش از این
شده ستند زی ساری و ساریان.
دیباجی ( از حاشیه لغت اسدی نسخه نخجوانی ).

ساریان. ( اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالا ولایت باخزر بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در 75 هزارگزی شمال باختری یوسف آباد، جلگه و معتدل ، آب آن از رودخانه و قنات ، و محصول آن غلات است ، 167 تن سکنه دارد که به زراعت اشتغال دارند. راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 ).

فرهنگ فارسی

نام شهرس است در غرچه

پیشنهاد کاربران

بدنبال فرهنگ و زبان های ایران کهن باید در چین وشکن های زاگرس و البرز و تپتان و دشت و کویر ایران جستجو کرد در ضمن فرهنگ ارمنی و اوستیایی و نیمه شرقی ترکیه تا پامیر در چین در پیوند مستقیم با ایران است
ساریان در کوردی یک اسم پسرانه است که شما ننوشتید، یکی از باستانی ترین اسم ها است در زمان که زرتشتی ها زندگی می کردن به بزرگ قبیله ی کورد ها می گفتن ساریان فقط می خواستم بدونید که بدلیل قدیمی بودن این نام در جای خاصی بهش اشاره نشده چون در بعضی جا ها نوشتنش😑😑
سا به معنای شبیه ومانند
ریان به معنای دربی ازدرهای بهشت که خوشرویان به ان وارد میشوند
پس معنی کلی ان میشود
ماننددرب بهشت

بپرس