chutney

/ˈt͡ʃətni//ˈt͡ʃʌtni/

معنی: یکنوع چاشنی غذا، یک نوع ترشی با ادویه
معانی دیگر: چات نی (ترشی هندی دارای منگو و ادویه و غیره) (chutnee هم می نویسند)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: chutneys
• : تعریف: a spicy sauce or relish of East Indian origin made with fruits and herbs.

جمله های نمونه

1. The chutney should be a thick, pulpy consistency.
[ترجمه گوگل]چاتنی باید قوام غلیظ و خمیری داشته باشد
[ترجمه ترگمان]The باید یک سازگاری سفت و سخت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Chutney should have a nice texture; be careful not to overcook.
[ترجمه گوگل]چاتنی باید بافت خوبی داشته باشد مواظب باش زیاد نپزد
[ترجمه ترگمان]Chutney باید بافت خوبی داشته باشد؛ مراقب باشید که to نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Pour the chutney into small sterilised jars, seal, label and give away as presents.
[ترجمه گوگل]چاتنی را در شیشه های کوچک استریل شده بریزید، مهر و موم کنید، برچسب بزنید و به عنوان هدیه بدهید
[ترجمه ترگمان]the را در شیشه های کوچک sterilised بریزید، مهر، برچسب، و به عنوان هدیه به آن ها بدهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There was cold faggot with apple chutney, home made of course.
[ترجمه گوگل]یک خرچنگ سرد با چاتنی سیب، البته خانگی بود
[ترجمه ترگمان]اونجا یه تیکه چوب خشک با ترشی سیب بود که البته خونه ساخته شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Serve with fresh cucumber chutney and garnish with a dollop of yogurt seasoned with red onion and mint.
[ترجمه گوگل]با چاتنی خیار تازه سرو کنید و با یک عدد ماست چاشنی شده با پیاز قرمز و نعنا تزیین کنید
[ترجمه ترگمان]آن را با یک خیار تازه خیار تازه و با یک چاشنی از ماست که با پیاز قرمز و نعناع همراه است سرو کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Browned under the grill and served with mustard, chutney, or a bottled brown or tomato sauce.
[ترجمه گوگل]زیر گریل قهوه ای شده و با خردل، چاتنی یا سس قهوه ای یا گوجه فرنگی در بطری سرو می شود
[ترجمه ترگمان]در زیر توری کباب شده و با سس خردل یا سس گوجه فرنگی یا سس گوجه فرنگی سرو کار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. For rhubarb chutney, Pamela Westland's Food For Keeps recommends onions, ginger and mixed spice, as well as currants and sultanas.
[ترجمه گوگل]برای چاتنی ریواس، Pamela Westland's Food For Keeps پیاز، زنجبیل و ادویه مخلوط، و همچنین مویز و سولتان را توصیه می کند
[ترجمه ترگمان]برای rhubarb chutney، غذا پاملا Westland برای روغن نارگیل، پیاز، زنجبیل و چاشنی مخلوط، و همچنین currants و sultanas را توصیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Ah, sure, the chutney is actually made up of a combination of Cap'n Crunch and Pop Tarts, but we chop 'em up really, really fine.
[ترجمه گوگل]آه، مطمئناً، چاتنی در واقع از ترکیبی از Cap'n Crunch و Pop Tart تشکیل شده است، اما ما آنها را خیلی خوب خرد می کنیم
[ترجمه ترگمان]آه، حتما، ترشی در واقع ترکیبی از یک ترکیبی از کاپیتان کرانچ و حاج بابا درست کرده، اما ما واقعا اونا رو از هم جدا می کنیم، واقعا خوبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Kevin : Could you please pass the chutney?
[ترجمه گوگل]کوین: میشه لطفا از چاتنی رد بشی؟
[ترجمه ترگمان]میشه لطفا از chutney عبور کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Chutney is a nice side dish along with Raita for any spicy dish, and especially Indian cooking.
[ترجمه گوگل]چاتنی یک غذای جانبی خوب به همراه رایتا برای هر نوع غذای تند و مخصوصا آشپزی هندی است
[ترجمه ترگمان]Chutney یک غذای جانبی خوب به همراه Raita برای هر غذای تند و به خصوص آشپزی هندی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Where's that chutney hiding -- the one you picked up last month?
[ترجمه گوگل]آن چاتنی کجا پنهان شده است -- همانی که ماه گذشته برداشتی؟
[ترجمه ترگمان]این خمیر chutney کجاست - همونی که ماه پیش برداشتی؟ -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Chutney is fruit such as pineapple, raisins and mangos that have been cooked down much like jelly with chili and curry added to allow for a sweet-hot-spicy taste.
[ترجمه گوگل]چاتنی میوه ای مانند آناناس، کشمش و انبه است که مانند ژله با فلفل قرمز و کاری به آن اضافه شده است تا طعم شیرین، تند و تند به آن اضافه شود
[ترجمه ترگمان]Chutney میوه مانند آناناس، کشمش و mangos است که خیلی شبیه ژله با فلفل تند پخته شده و طعم کاری به طعم شیرین و تند اضافه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Dressings will be something like olive oil, chutney, seeds or nuts.
[ترجمه گوگل]سس ها چیزی شبیه روغن زیتون، چاتنی، دانه ها یا آجیل خواهند بود
[ترجمه ترگمان]Dressings چیزی مثل روغن زیتون، chutney، دانه ها و دانه ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Can you tell me about the chutney?
[ترجمه گوگل]می توانید در مورد چاتنی به من بگویید؟
[ترجمه ترگمان]میتونی در مورد the بهم بگی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Photo: Chicago-based Chutney Joe's Indian Diner.
[ترجمه گوگل]عکس: غذاخوری هندی چاتنی جو مستقر در شیکاگو
[ترجمه ترگمان]عکس: شیکاگو - based هندی Chutney
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

یک نوع چاشنی غذا (اسم)
chutney

یک نوع ترشی با ادویه (اسم)
chutney

انگلیسی به انگلیسی

• spicy east indian sauce or relish (contains a combination of raisins, fruits, dates and onions)
chutney is a strong-tasting mixture of fruit, vinegar, sugar, and spices.

پیشنهاد کاربران

ترکیبی از میوه، ادویه های تند و شکر من مخصوصا با گوشت و پنیر خورده میشه.
گاها از میوه انبه هم در این ترکیب استفاده میشه
چاشنی غذایی

بپرس