cilium


معنی: پر، مژه، تاژک، مویچه
معانی دیگر: رودخانه ی سیمارون (در ایالات نیومکزیکو و آرکانزا - امریکا)، مفرد واژه ی: cilia

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: cilia
(1) تعریف: one of the microscopic hairlike structures on the surface of many cells, providing locomotion in single-celled animals and movement of fluid across the cells that line certain organs, such as the lungs or stomach, in complex animals.

(2) تعریف: a tiny hair on a plant, insect, or the like.

(3) تعریف: an eyelash.

جمله های نمونه

1. These tentacles are covered with beating cilia which create water currents.
[ترجمه گوگل]این شاخک ها با مژک های ضربانی پوشیده شده اند که جریان آب ایجاد می کنند
[ترجمه ترگمان]این شاخک با شکست دادن cilia که جریان آب را ایجاد می کنند، پوشانده شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Then, at the periphery of her vision, the saw the rippling movement of the circles of cilia.
[ترجمه گوگل]سپس، در حاشیه دید او، حرکت موج دار دایره های مژک را دید
[ترجمه ترگمان]بعد، در فاصله دور دید او، جنبش مواج و پر موج زنان را دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The cilia in the respiratory tract hasten the exit from the body of possibly harmful foreign material.
[ترجمه گوگل]مژک های موجود در دستگاه تنفسی خروج مواد خارجی احتمالاً مضر را از بدن تسریع می کنند
[ترجمه ترگمان]تنفس در دستگاه تنفسی، خروج از بدن احتمالا مواد خارجی مضر را تسریع می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Additionally the floral cilium such as orchid, sweet-scented osmanthus, wintersweet can be held back and suck the float particle in sluggish air and soot.
[ترجمه گوگل]بعلاوه مژک های گل مانند ارکیده، اسمانتوس خوشبو، شیرین زمستانی را می توان نگه داشت و ذرات شناور را در هوای سست و دوده مکید
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این گل های floral مانند orchid، osmanthus خوشبو، wintersweet را می توان به عقب نگه داشت و ذره شناور را در هوا و دوده گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Connecting cilium and accessory outer segment are present in both rods and cones.
[ترجمه گوگل]مژک متصل کننده و بخش خارجی جانبی در هر دو میله و مخروط وجود دارد
[ترجمه ترگمان]اتصال cilium و بخش بیرونی جانبی هم در هردو میله و هم cones وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The nipples having cilium are discovered in the rest, which may have sense function.
[ترجمه گوگل]نوک سینه هایی که دارای مژک هستند در بقیه کشف می شوند که ممکن است عملکرد حسی داشته باشند
[ترجمه ترگمان]نوک پستان که cilium دارند در بقیه یافت می شوند، که ممکن است تابعی از معنی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Circumference microtubules could be found in cilium, but only the central microtubule near the distal end of cilia.
[ترجمه گوگل]ریزلوله‌های محیطی را می‌توان در مژک یافت، اما فقط میکروتوبول مرکزی نزدیک انتهای انتهایی مژه‌ها
[ترجمه ترگمان]microtubules را می توان در cilium یافت، اما فقط the مرکزی نزدیک انتهای دوربرد of را می توان یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the meantime, dry weather makes the cilium motion slow down on respiratory tract mucous membrane, dirt, bacterium adhere to easily at mucous membrane, exciting laryngeal causes cough.
[ترجمه گوگل]در این میان، آب و هوای خشک باعث کند شدن حرکت مژک در غشای مخاطی دستگاه تنفسی می شود، کثیفی، باکتری به راحتی در غشای مخاطی می چسبد، حنجره هیجان انگیز باعث سرفه می شود
[ترجمه ترگمان]در این میان، آب و هوای خشک، حرکت cilium را آهسته در غشا مخاط، غشا مخاطی، کثافت و باکتری ها که به راحتی به غشا مخاطی عمل می کنند، و laryngeal هیجان انگیز موجب سرفه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Result The cilium columnar epithelia or cylindric cell have be found in sputum of the tracheal, no cell mentioned above was checked in sputum collected from pharyngeal portion.
[ترجمه گوگل]نتیجه اپیتلیوم ستونی مژگانی یا سلول استوانه ای در خلط نای یافت می شود، هیچ سلولی که در بالا ذکر شد در خلط جمع آوری شده از قسمت حلق بررسی نشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه The ستونی و یا cylindric columnar در خلط of یافت می شوند، هیچ سلولی که در بالا ذکر شد در خلط collected از بخش حلقی چک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To study the structural characteristic of cilium of photoreceptor cells from neonatal retina. sentence dictionary
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه ویژگی های ساختاری مژک سلول های گیرنده نوری از شبکیه نوزاد فرهنگ لغت جمله
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه ویژگی های ساختاری of سلول های photoreceptor از شبکیه شبکیه فرهنگ لغت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It could also restore the cilium from adhesion, lodging and shedding, thus improve the high reactivity and remodeling of the airway tract.
[ترجمه گوگل]همچنین می تواند مژک را از چسبندگی، خوابیدن و ریزش بازگرداند، بنابراین واکنش پذیری بالا و بازسازی مجرای هوایی را بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]همچنین می تواند cilium را از چسبندگی، بستری شدن و ریزش باز گرداند و در نتیجه واکنش پذیری بالا و تغییر شکل مجاری تنفسی را بهبود بخشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Result The cilium columnar epithelia or cylindric cell have be found in sputum of the tracheal, no cell mentioned above was checked in sputum collected from phar. . .
[ترجمه گوگل]نتیجه اپیتلیوم ستونی مژگانی یا سلول استوانه‌ای در خلط نای یافت می‌شود، هیچ سلولی که در بالا ذکر شد در خلط جمع‌آوری‌شده از phar بررسی نشد
[ترجمه ترگمان]نتیجه آزمایش cilium ستونی یا cylindric در خلط of یافت شد، هیچ سلولی که در بالا ذکر شد در خلط collected از phar چک شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The unit membrane of the cell continues up over each cilium .
[ترجمه گوگل]غشای واحد سلول روی هر مژک به سمت بالا ادامه می یابد
[ترجمه ترگمان]غشا سلولی این سلول به بالای هر یک از cilium ها ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Actin and myoglobulin are the compositions building muscles' stretching function. Microtubulin is the basic substance which provides the flagellum and cilium the function of movement.
[ترجمه گوگل]اکتین و میوگلوبولین ترکیباتی هستند که عملکرد کشش عضلات را ایجاد می کنند میکروتوبولین ماده اساسی است که عملکرد حرکت تاژک و مژک را فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]اکتین و myoglobulin، ساخته های ساختمان هستند که دارای عملکرد کششی هستند Microtubulin یک ماده پایه است که the و cilium تابع حرکت را ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The expression of axonemal dynein gene DNAI1 in bronchial tissues of smoker significantly decreased, which may be one of the reasons for the decrease of cilium movement caused by smoking.
[ترجمه گوگل]بیان ژن axonemal dynein DNAI1 در بافت های برونش افراد سیگاری به طور قابل توجهی کاهش یافته است که ممکن است یکی از دلایل کاهش حرکت مژک ناشی از سیگار باشد
[ترجمه ترگمان]بیان ژن axonemal dynein در بافت های bronchial فرد سیگاری به میزان قابل توجهی کاهش یافته است که ممکن است یکی از دلایل کاهش جنبش cilium ناشی از سیگار کشیدن باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پر (اسم)
fin, cilium, feather, plume

مژه (اسم)
winker, cilium, eyelash, cirrus

تاژک (اسم)
cilium, cirrus, flagellum

مویچه (اسم)
cilium, trichome

تخصصی

[علوم دامی] مژک

انگلیسی به انگلیسی

• singular form of cilia (tiny hairlike parts)

پیشنهاد کاربران

cilium ( زیست شناسی - میکرب شناسی )
واژه مصوب: مژک
تعریف: زائدۀ رشته مانندی که به تعداد فراوان بر روی سطح یاخته یافت میشود و به تغذیه و جابه جایی آن کمک می کند|||* مصوب فرهنگستان اول

بپرس