cinematograph

/sɪnəˈmætʌɡræf//ˌsɪnəˈmætəɡrɑːf/

معنی: سینما، اپارات فیلم، دوبین فیلم برداری
معانی دیگر: اپارات فیلم، دوبین فیلم برداری، سینما

جمله های نمونه

1. Simultaneously, animals living under the cinematograph reflect human being's understanding toward the nature and life, as well as the self-recognition and spirit state of human beings.
[ترجمه گوگل]به طور همزمان، حیواناتی که در زیر سینماتوگراف زندگی می کنند، درک انسان از طبیعت و زندگی و همچنین شناخت خود و وضعیت روحی انسان را منعکس می کنند
[ترجمه ترگمان]همزمان، حیواناتی که در cinematograph زندگی می کنند، درک انسانی را نسبت به طبیعت و زندگی و نیز به رسمیت شناختن خود و حالت روحی انسان ها نشان می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The earliest demonstration of a celluloid cinematograph film was given at Paris Auguste and Louis Lumiere.
[ترجمه گوگل]اولین نمایش یک فیلم سینماتوگراف سلولوئید در پاریس آگوست و لویی لومیر انجام شد
[ترجمه ترگمان]اولین نمایش فیلم cinematograph celluloid در پاریس Auguste و لویی Lumiere ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A "cinematograph" filmed the coffin being carried by peasants.
[ترجمه گوگل]یک "سینماتوگراف" از تابوت که توسط دهقانان حمل می شد فیلمبرداری کرد
[ترجمه ترگمان]A فیلم \"cinematograph\" را فیلم برداری کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The earliest demonstration of a celluloid cinematograph film was given at Paris by Auguste and Louis Lumiere.
[ترجمه گوگل]اولین نمایش یک فیلم سینماتوگراف سلولوئید در پاریس توسط آگوست و لویی لومیر انجام شد
[ترجمه ترگمان]اولین نمایش فیلم cinematograph celluloid در پاریس توسط Auguste و لویی Lumiere ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This kind of technology uses infrared ray to explore the space of the player's movement and they and cinematograph, like that the action that after becomes data change game part.
[ترجمه گوگل]این نوع فناوری از اشعه مادون قرمز برای کاوش در فضای حرکت بازیکن استفاده می کند و آنها و سینماتوگراف می کنند که پس از آن اکشن تبدیل به بخشی از بازی می شود
[ترجمه ترگمان]این نوع تکنولوژی از اشعه مادون قرمز برای کاوش فضای حرکت بازیکن استفاده می کند و آن ها و cinematograph، مانند این عمل که بعد از تبدیل داده به بازی تبدیل داده می شود، از اشعه مادون قرمز استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The optimized matched relations between the combustion chambers and the nozzle configurations are found by the mode test, and the whole process is recorded by a common cinematograph.
[ترجمه گوگل]روابط منطبق بهینه بین محفظه‌های احتراق و پیکربندی‌های نازل با آزمایش حالت پیدا می‌شوند و کل فرآیند توسط یک سینماتوگراف مشترک ثبت می‌شود
[ترجمه ترگمان]رابطه مناسب بین محفظه احتراق و پیکربندی نازل توسط تست مود پیدا شده است و کل فرآیند توسط یک cinematograph مشترک ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He also regrets that the local distributors are not too keen in promoting Kazakh cinematograph .
[ترجمه گوگل]او همچنین متاسف است که توزیع کنندگان محلی چندان مشتاق تبلیغ سینمای قزاقستان نیستند
[ترجمه ترگمان]او همچنین اظهار تاسف کرد که توزیع کنندگان محلی مشتاق تبلیغ cinematograph قزاق نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the meantime, can support nondestructive number frequency, labial synchronism time compensation and rolled out the miniature connector that is used at camera and cinematograph.
[ترجمه گوگل]در عین حال، می تواند از فرکانس اعداد غیر مخرب، جبران زمان همزمانی لبی و کانکتور مینیاتوری که در دوربین و سینماتوگراف استفاده می شود، پشتیبانی کند
[ترجمه ترگمان]در این میان، می تواند از فرکانس های number غیر مخرب، جبران زمان synchronism synchronism and و the کوچکی که در دوربین و cinematograph استفاده می شود، پشتیبانی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Firstly, an ideal background model is obtained by a statistical method from the video data acquired by the stationary cinematograph.
[ترجمه گوگل]در مرحله اول، یک مدل پس‌زمینه ایده‌آل با یک روش آماری از داده‌های ویدئویی به‌دست‌آمده توسط سینماتوگراف ثابت به‌دست می‌آید
[ترجمه ترگمان]ابتدا، یک مدل پس زمینه ایده آل با یک روش آماری از داده های ویدئویی بدست آمده توسط the ثابت بدست می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سینما (اسم)
flick, picture, cinema, film, movie, motion picture, cinematograph, moving picture, silver screen

اپارات فیلم (اسم)
cinematograph

دوبین فیلم برداری (اسم)
cinematograph

انگلیسی به انگلیسی

• movie projector; movie camera

پیشنهاد کاربران

بپرس