تربان

لغت نامه دهخدا

تربان. [ ت ِ ] ( ع اِ ) ج ِ تُراب. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به تُراب شود.

تربان. [ ت ُ ] ( اِخ ) قریه ای به پنج فرسخی سمرقند. ( از معجم البلدان ).

تربان. [ ت ُ ] ( اِخ ) نام وادیی است میان ذات الجیش و مَلَل و السیالة، آبهای فراوانی دارد. رسول خدا در غزوه بدر بدانجا فرودآمد و منزل عروةبن اذینة شاعر کلابی بدانجا بود. کثیر راست :
... و قد مرت علی تربان تحدی
بها بالجزع من مَلَل وسیج.
و شارح ابیات آرد: تربان قریه ای است از ملل بمسافت یک شب از مدینه... ( از معجم البلدان ). و استقبل طلحة و سعیدبن زید رسول اﷲ صلی اﷲعلیه وسلم بتربان ( فیمابین ملل و السیالة ) و هو منحدر من بدر یرید المدینه. ( امتاع ص 99 ). و رجوع به ص 65 همان کتاب شود.

تربان. [ ت ُ ] ( اِخ ) این نام در شعر متنبی آمده ، شارحان دیوان نویسند: جایی است در عراق ، و این قول اشتباه است و صحیح این است که نام نقبی است پیش از حسمی از جانب مصر، و نصر گوید ناحیتی است بین سماوة کلب و شام. ( از معجم البلدان ).

فرهنگ فارسی

این نام در شعر متنبی آمده شرحان دیوان نویسند : جایی است در عراق و این قول اشتباه است و صحیح اینست که نام نقبی است پیش از حسمی از جانب مصر و نصر گوید ناحیتی است بین سماوه کلب و شام .

دانشنامه عمومی

تربان ( به فرانسوی: Tréban ) یک کامین در فرانسه است که در Canton of Pampelonne واقع شده است. [ ۱]
تربان ۳٫۱۷ کیلومترمربع مساحت و ۴۶ نفر جمعیت دارد و ۴۹۶ متر بالاتر از سطح دریا واقع شده است.
عکس تربانعکس تربان
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

بپرس