ترکیبها

لغت نامه دهخدا

ترکیبها. [ت َ ] ( اِ ) ترکیبات. ج ِ ترکیب. رجوع به ترکیب و ترکیبات شود. در اصطلاح این لغت نامه ترکیبها یا مرکبات عبارت از اسم یا مصدری است که با مزید مؤخر یا مزید مقدم مرکب شود و معنی جداگانه دهد جز معنی اصل یکایک دو یا چند کلمه ترکیب. این گونه ترکیبها با علامت - ( تیره ) از یکدیگر ممیز می شوند: - بد ترکیب ؛ بد شکل.

فرهنگ فارسی

ترکیبات جمع ترکیب در اصطلاح این لغت نامه ترکیبها یا مرکبات عبارت از اسم یا مصدری است که با مزید موخر یا مزید مقدم مرکب شود و معنی جداگانه دهد جز معنی اصل یکایک دو یا چند کلمه ترکیب .
تجدید بنا دوباره ساختن آن . بنای کهنی را با تغییراتی تازه کردن و یا بر جای آن ساختمان جدیدی بنا کردن . یا تجدید بشره پوست دادن بشره . بر جای پوست فرسود. بدن پوست تازه ای بوجود آمدن . یا تجدید شباب باز یافتن جوانی جوانی را از سر گرفتن خود را جوان نشاندادن بار دیگر به نیروی جوانی رسیدن . یا تجدید عهد تازه کردن پیمان عهد گذشته را مستحکم ساختن و آنرا نافذ کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس