تشرب

لغت نامه دهخدا

تشرب. [ ت َ ش َرْ رُ ] ( ع مص ) نوشیدن و آشامیدن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || در خویشتن چیدن. ( تاج المصادر بیهقی ). درخوردن جامه خوی را. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || سرایت کردن و درگذشتن از چیزی بچیزی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). سرایت کردن رنگ در جامه. ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

نوشیدن و آشامیدن در خویشتن پیچیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس