تطویح

لغت نامه دهخدا

تطویح. [ ت َطْ ] ( ع مص ) انداختن کسی را در هواو هوس. || سرگشته و پریشان نمودن و آواره کردن در جهان و پریشان نمودن و آواره کردن و اینجا و آنجا بردن. || هلاک ساختن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || به عصا زدن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). با عصا زدن کسی را. ( از اقرب الموارد ). || فرستادن بجائی که از آن آمدن نتواند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

انداختن کسی را در هوا و هوس

پیشنهاد کاربران

بپرس