تعدیل شمس

لغت نامه دهخدا

تعدیل شمس. [ ت َ ل ِ ش َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بیرونی نویسد: آفتاب که بر اوج باشد یا بر حضیض ، آن دو خط که سوی او بیرون آید از مرکز عالم و از مرکز فلک اوج یکی گردند و میانشان اختلاف نبود و چون بجز این دو جای باشد از محیط فلک اوج آن دو خط یکی نشوند ولکن چون بر آفتاب تقاطع کنند یکی بجایی رسد از ممثل و دیگری بجای دیگر. پس آن قوس از ممثل که میان این دو خط بود تعدیل اوست بر آن روی که بصورت بستن مبتدی نزدیک تر است نه بتحقیق اما اگرحقیقتش خواهی بدان که اندر علم هندسه پیدا شد که زاویه ها که بر مرکز دایره باشند یا بر محیط او به اندازه آن قوسها باشند که برابرشانند از محیط. وزین جهت بیشتر حالها زاویه ، بجای قوس بکار همی داریم زیرا که بر یک نسبت اند و چون رفتن بر محیط فلک اوج راست بوداندر مدتها راست آن زاویه ها که بر مرکز او برابر آن وقتها باشند نیز راست بوند یک مر دیگر را وز قبل این اندر وسط شمس همان است. اگر گوئیم که قوس دوری آفتابست اندر فلک اوج از آن نقطه که برابر حمل است یا اگر بگوئیم که آن زاویه است بر مرکز فلک اوج که یکی خط او به سر حمل رسد و دیگر به آفتاب و بر این قیاس حصه میانه را گوئیم که زاویه ای است بر مرکز فلک اوج که یکی خط او به اوج رسد و دیگر به آفتاب و نیز بحصه ٔمقوم ، ای راست کرده ، که آن زاویه ای است بر مرکز عالم که یکی خط او به اوج رسد و دیگر به آفتاب و چون هردو حصه بر این مثال دانسته آید، «تعدیل شمس » آن فضله بود که میان این هر دو حصه بود و مقدارش آن زاویه بود که از تقاطع آن دو خط آید که از مرکز فلک اوج وزمرکز عالم سوی آفتاب آیند وزین جهت او را همیشه زاویه تعدیل خوانیم... ( از التفهیم بیرونی چ جلال همایی صص 117 - 118 ). و رجوع به حاشیه ص 118 و 119 و 120 همین کتاب و کشاف اصطلاحات الفنون و کشف الظنون شود.

فرهنگ فارسی

آفتاب که بر اوج باشد

پیشنهاد کاربران

بپرس