تعنت زدن

لغت نامه دهخدا

تعنت زدن. [ ت َ ع َن ْ ن ُ زَ دَ ] ( مص مرکب ) طعنه زدن. سرزنش کردن. تعنت کردن :
برو زین سپس گو سر خویش گیر
تعنت مزن ، جای دیگر بمیر.
( بوستان ).
و رجوع به تعنت و تعنت کردن شود.

فرهنگ فارسی

طعنه زدن سرزنش کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس