تعیینات

لغت نامه دهخدا

تعیینات. [ ت َع ْ] ( ع اِ ) ج ِ تعیین. فارسیان بمعنی متعین استعمال کنند و این مجاز است. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). || مواجب ها و مقرریها و مناصب. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

( مصدر اسم ) جمع تعیین
جمع تعیین

پیشنهاد کاربران

سلیم
تعیینات: واژه ای اربی و جمع تعیین برابر با گزینش ها، برگزیدن ها ست.

بپرس