تفه

لغت نامه دهخدا

تفه. [ ت َف ْه ْ ] ( ع مص ) اندک و حقیر و کهنه و لاغر گردیدن. ( منتهی الارب ). اندک و زبون شدن. ( آنندراج ).

تفه. [ ت َ ف ِه ْ ] ( ع ص ، اِ ) اندک. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجل تفه ؛ مرد حقیر و خسیس و دون. ( ناظم الاطباء ). || طعامی که مزه حلاوت و ترشی و تلخی نداشته باشد. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). و بعضی نان و گوشت را ازآن شمارند. ( منتهی الارب ). تفاهة. بی مزه. ( از دزی ج 1ص 149 ). طعام تفه ؛ طعام بی مزه که نه شیرین باشد و نه تلخ و نه ترش و تند و نه شور و نه چرب و نه عفص. ( ناظم الاطباء ). بمعنی چیزی که هیچ مزه نداشته باشد مثل خیار و کدو. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). تفه چیزی را گویند که مزه او پیدا نباشد. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

زن خوار و ذلیل سیاه گوش

گویش مازنی

/tofe/ تحفه – ارمغان - در مقام انکار و عدم پذیرش چیز بی ارزش نیز گویند

دانشنامه عمومی

تفه یک شهردار در آمازوناس، برزیل است.
تفه در حدود ۵۲۵ کیلومتری از طریق هوا و یا ۵۹۵ کیلومتری توسط رودخانه به غرب مانائوس در جنوب به بانک ریو سالیموس ( آمازون بالایی ) در دریاچه تشکیل شده از دهانه رودخانه تفه واقع شده است. نزدیکترین شهر بزرگ کوآری ۱۹۲ کیلومتر در شرق تفه است. شهرداری تفه بزرگترین مرکز شهری و تجاری منطقه میانی سالیموس است. جمعیت آن ۶۱٬۴۵۳ نفر بود ( ۲۰۱۰ ) که به طور مساوی بین شهر و روستا تقسیم شده و مساحت این منطقه ۲۳٬۷۰۴ کیلومتر مربع است. هیچ جاده ای در تفه وجود ندارد و تنها دسترسی توسط قایق از رودخانه وجود دارد. با قایق سریع فاصله آن حدود ۱۲ ساعت از مانائوس است. شرکت تیریپ لیناس آریاس از فرودگاه بین المللی ادواردو گومز مانائوس به فرودگاه تفی پرواز می کند. این شهر اسقف نشین قلمرو تفه است. تفه همچنین نقطه شروع اصلی سفر به ذخایر توسعه پایدار مامیرا است. شهرداری شامل ۳۳٫۸۵٪ از ۲۱۷٫۴۸۶ هکتار ذخایر استخراجی کوتا - اپیگزونا است که در سال ۲۰۰۳ به عنوان نخستین ذخایر استخراج شده در ایالت آمازوناس تأسیس شد.
عکس تفهعکس تفهعکس تفهعکس تفه
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

تحفه در زبان ملکی گالی بشکرد
تفه: نوعی بلغم است، بفتح تاى مثناة فوقانیه و کسر فا و ها که مسیخ نیز نامند بفتح میم و کسر سین مهمله و یاى مشاة تحتانیه و خاى معجمه و تفاهت که به معنی بیمزه و بیمزکی است و آن است که سطح زبان را بسیار نرم
...
[مشاهده متن کامل]
و ملایم و منبسط و مستوى سازد و مرغوب طبیعت نباشد و از افعال آن تسکین حرارت و عطش و رفع خشونت و قبوضت و امثال اینها است اکر با رطوبت باشد. مخزن الأدویه: ( طبع قدیم ) ، ص: 19

تَفِهْ:[ اصطلاح طب سنتی ] یعنی بی مزه، طعمی است که نه چندان ناگوار باشد و نه لذیذ، نه شیرین باشد، نه تلخ، نه ترش، نه شور، نه تند، نه چرب و نه عفص. طعام های تفه سطح زبان را بسیار نرم و ملایم و منبسط و مستوی
...
[مشاهده متن کامل]
( همسان و یکنواخت ) می کنند و اگر با رطوبت باشند رطوبت بخش، لینت بخش، مرخی، مسکّن عطش و حرارت، و برطرف کننده خشونت و قبض، و تولیدکننده بلغم هستند.

بپرس