تقلید

/taqlid/

مترادف تقلید: ادا، مقلدی، مقلدگری، پیروی، دنباله روی، پیروی کردن، تبعیت کردن

برابر پارسی: پیروی کورکورانه، پیروی، دنباله روی

معنی انگلیسی:
caricature, echo, imitation, impression, mimicry, mockery, simulation, spoof, following, sendup

لغت نامه دهخدا

تقلید.[ ت َ ] ( ع مص ) در گردن کردن کار و قلاده. ( تاج المصادر بیهقی ). قلاده در گردن کسی انداختن و از آنست کار در عهده کسی کردن ، یقال : قلده العمل. ( منتهی الارب ). گردن بند در گردن انداختن و کار بعهده کسی ساختن و بر گردن خود کار بگرفتن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). تفویض کردن عمل بر ولی چنانکه قرار دادن قلاده بر گردن وی. ( از اقرب الموارد ). || بدون نظر و تأمل پیروی کردن. ( از اقرب الموارد ). مجازاً بمعنی پیروی کسی بی دریافت حقیقت آن. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ).متابعت و اقتدا و پیروی کسی بی دریافت حقیقت و از روی کار دیگران کاری کردن. ( ناظم الاطباء ) :
تقلید نپذیرفتم و حجت ننهفتم
زیرا که نشد حق بتقلید مشهر.
ناصرخسرو.
هرکه او از پس تقلید همی خواند
مر مرا، خود ز پسش رفتن نتوانم.
ناصرخسرو.
بیان کن حال و جایش را اگر دانی مرا ور نه
مپوی اندر ره حکمت ز تقلید ای پسر عمیا.
ناصرخسرو ( دیوان ص 28 ).
تو چون موری و این راه است همچون موی تو تاری
مرو زنهار بر تقلید و بر تخمین و بر عمیا.
سنائی.
عابدی درسبیل تقلید منکر حال درویشان بود وبی خبر از درد ایشان.
( گلستان ).
به تقلید کافر شدم روز چند
برهمن شدم در مقالات زند.
( بوستان ).
عبادت به تقلید گمراهی است
خنک رهروی را که آگاهی است.
( بوستان ).
مر مرا تقلیدشان بر باد داد
که دو صد لعنت بر این تقلید باد.
مولوی.
از ره تقلید آن صوفی همین
خر برفت آغاز کرد اندر حنین.
مولوی.
زانکه تقلید آفت هر نیکوئیست
گر بود تقلید اگر کوه قویست.
مولوی.
پی تقلید رفتن از کوریست
در هر کس زدن ز بی نوریست.
اوحدی.
نگویمت که بزر باش حامی اشراف
که آن بمذهب من هست تیره وجدانی
ولیک گویمت ازامر چون خودی بگذر
مباش بنده تقلید اگر نه حیوانی.
کمالی.
|| ( اصطلاح فقه ) فتوی مجتهدی را عمل کردن. عمل کردن عامی بدانچه مجتهد اعلم در مسائل شرعی فرعی فتوی دهد. مقابل اجتهاد. || کاری کردن که دیگری کرده است. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). || بازی و تمثیل مضحک کسی یا کاری. ( یادداشت ایضاً ).
بیشتر بخوانید ...

فرهنگ فارسی

گردن بندبه گردن انداختن، کاری رابعهده گرفتن
۱ - ( مصدر ) گردن بند بگردن انداختن . ۲ - پیروی کردن ازپی رفتن . ۳ - عمل کردن بفتوای مجتهد مقابل اجتهاد . ۴ - واگذار کردن . ۵ - حرکات و طرز تکلم کسی را نشان دادن . ۶ -( اسم ) پیروی . جمع : تقلیدات .

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع . ] (مص م . ) ۱ - گردن بند به گردن انداختن . ۲ - پیروی کردن . ۳ - کار به عهدة کسی گذاشتن .

فرهنگ عمید

۱. از روی کار دیگری کاری انجام دادن.
۲. (فقه ) در امور شرعی و عبادات از مجتهدی پیروی کردن.
۳. [قدیمی] گردن بند به گردن انداختن.
۴. [قدیمی] کاری به عهدۀ کسی انداختن.

فرهنگستان زبان و ادب

{imitation} [مدیریت فنّاوری] رفتاری آگاهانه برای همانندسازی فرایند تولید فنّاوری

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] کلید واژه: دین، اسلام، تقلید، مجتهد، اجتهاد، تقلید ابتدایی، تقلید استدامه ای، فقیه جامع الشرایط، احکام دین، شناخت احکام الهی، تقلید از میت
از وظایف ضروری و عقلی هر مکلفی تقلید کردن است. یعنی با توجه به این که خداوند احکامی برای بندگانش دارد، عقل برای امکان امتثال آن ها، تقلید از فقیه جامع الشرایط را بر هر فرد عامی، لازم و ضروری می شمارد.
تقلید در لغت، قلاده دارنمودن خود یا دیگری است. به عنوان مثال: تقلید شمشیر، آویزان کردن آن بر گردن است و تقلید شتر قربانی، آویزان نمودن نعلین بر گردن آن، در موسم حج است.
تقلید در اصطلاح فقه، عمل کردن به فتوای مجتهد است؛ به عبارت دیگر آن گاه که عمل و رفتار انسان با استناد به فتوای فقیه انجام پذیرد، از وی تقلید کرده است.
تناسب میان معنای لغوی و اصطلاحی آن است که مکلف، مسئولیت اعمال و رفتار خود را بر گردن مجتهد می اندازد. عبدالرحمان بن حجاج می گوید: امام صادق علیه السلام در حلقه بحث و گفتگوی شخصی به نام ربیعة الرأی نشسته بود که عربی وارد شد و مسأله ای از ربیعه پرسید و او پاسخ داد.
سپس مرد عرب گفت: آیا عمل مرا به عهده می گیری؟ ربیعه سکوت کرد. وی مسأله خود را تکرار کرد و ربیعه همان پاسخ را داد. دوباره مرد عرب گفت: آیا مسئولیت عملم را به عهده می گیری؟ باز ربیعه سکوت نمود. امام صادق علیه السلام فرمود: او مسئول عمل توست چه در لفظ بپذیرد و یا نه؛ چون هر فتوادهنده ای مسئول و ضامن اعمال کسانی است که به فتوای وی عمل می کنند. با توجه به این روایت، تعریف اصطلاحی تقلید نه تنها متناسب با معنای لغوی آن، بلکه مطابق مضمون روایت یاد شده است.
اعتقادات دینی، داخل حوزه تقلید نیست و هر فرد باید با تحقیق و تأمل، به اصول دین معتقد شده، یقین حاصل کند و از آن جا که عقاید دینی با فطرت و عقل سازگار است، هر فردی به راحتی می تواند در این زمینه نوعی اجتهاد داشته و به نتایج مطلوبی دست یابد. گذشته از مسائل اعتقادی، احکام دین به دو بخش تقسیم می شود:

[ویکی فقه] تقلید (ابهام زدایی). تقلید ممکن است در معانی ذیل به کار رفته باشد: قرآن• تقلید در قرآن، پیروی از دیگری بدون درخواست حجت و دلیل• تقلید قربانی، علامت گذاری قربانی برای معلوم شدن قربانی حج• تقلید در اصول دین، پیروی از دیگران در اصول دین بدون تحقیق• تقلید پس از اسلام، تقسیم تقلید به دو نوع معقول و غیرمعقول و توصیه اسلام به تقلید معقول• تقلید در حج، آویختن ریسمان، کفش کهنه یا کمربند بر گردن شتر، گاو و گوسفند به علامت قربانی فقه• تقلید (فقه)، ابواب بحث شده در باره تقلید• تقلید (اصول)، عمل یا عزم بر عملِ به قول مجتهد جامع الشرایط• تعریف تقلید، تقلید مصدر «قلّد» به معنای انداختن گردنبند و یا قلاده به گردن کسی• بقا بر تقلید، به معنای استمرار تقلید از مجتهد جامع الشرایط پس از مرگ وی• پیشینه تقلید، تاریخچه تقلید فقهی در شیعه• تبدل تقلید، تغییر تقلید از یک مجتهد به مجتهد دیگر• تقلید ابتدایی، تقلید از مجتهد مرده، بدون پیشینه ی تقلید از او در زمان حیاتش• تقلید فقهی، بحث تقلید از مجتهد در فقه• تقلید میت، تقلید از مجتهدِ از دنیا رفته• تقلید مجتهد مطلق، تقلید از مجتهدِ دارای قوه استنباط در همه ابواب فقه• تقلید استمراری، تداوم تقلید از یک مجتهد ، بعد از مرگ وی• تقلید اعلم، تقلید از تواناترین مجتهد در استنباط احکام شرعی• تقلید غیر اعلم، تقلید از مجتهدِ دارای مرتبه علمی پایین تر• تقلید انسدادی، تقلید از مجتهدِ قائل به انسداد باب علم و علمی در احکام شرعی• تقلید حی، تقلید در احکام شرعی از مجتهد زنده• تقلید در اصول عقاید، تقلید کردن شخص از مجتهد، در امور اعتقادی• تقلید در فروع دین، تقلید و پیروی از مجتهد در فروع دین• تقلید صحابی، پیروی کردن تابعین و کسانی که بعد از آنها می آیند، از آرای صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلّم) در احکام شرعی فرعی• تقلید متجزی، تقلید از مجتهدِ دارای قوه استنباط در بعضی ابواب فقه• تقلید مفضول، تقلید از اعلم و یا غیراعلم کاربردهای دیگر• تقلید السیف، مراسمِ شمشیربستن سلاطین عثمانی در یکی از نخستین روزهای جلوس
...

[ویکی شیعه] تقلید (ابهام زدایی). تقلید ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

[ویکی فقه] تقلید (اصول). تقلید به عمل یا عزم بر عملِ به قول مجتهد اطلاق می شود.
تقلید، در لغت به معنای قلاده به گردن انداختن است؛ «هو تعلیق القلادة و نحوها فی العنق» و در اصطلاح اصول، معانی متعددی برای آن بیان شده است، از جمله:۱. عمل به قول دیگری؛ «العمل بقول الغیر»؛۲. به دست آوردن فتوای دیگری، به قصد عمل کردن به آن؛ «الاخذ بفتوی الغیر للعمل به»؛۳. التزام قلبی (تصمیم و عزم) به عمل به فتوای دیگری، اگر چه به آن عمل نکرده و یا حتی هنوز فتوای او را به دست نیاورده است؛ «الالتزام بالعمل بفتوی الغیر و ان لم یعمل بل و ان لم یاخذ...».
← تعریف آخوند خراسانی از تقلید
مسئله لزوم تقلید عامی (جاهل) از عالم، از مسائل بدیهی است، زیرا شخص عامی از یک طرف، مکلف است به انجام تکالیف الهی که به آنها علم اجمالی دارد، و از طرف دیگر، استخراج تفصیلی این احکام از منابع اجتهاد برای او ممکن نیست؛ از این رو، لازم است به شخصی که آشنا به احکام و قادر بر استنباط آنها از مصادر است، مراجعه کرده و عمل به تکالیف تفصیلی خود را بر اساس دیدگاه ها و فتاوای او شکل دهد.
نکته
بعضی از علمای قدیم ، همانند فقهای حلب، تقلید را بر عوام، حرام و اجتهاد را بر آنها واجب دانسته اند.

[ویکی شیعه] تقلید (حج). تقلید، آویختن ریسمان، کفش کهنه، یا کمربند بر گردن شتر، گاو یا گوسفند به علامت قربانی است که شخص با این عمل، محرم می شود. این حکم از وظایف حاجی در حج قران است.
تقلید در حج قِران است و بدین صورت است که حج گزار کفش کهنه ای را که با آن نماز خوانده است، بر گردن قربانی می اندازد. البته نماز خواندن در هر کفشی جایز نیست؛ بلکه لازم است که کفش روی پا را نپوشاند.
برخی دیگر از فقها کیفیت آن را انداختن نعل، نخ یا بند چرمی به گردن قربانی ذکر کرده اند به صورتی که نشانه قربانی بودن حیوان باشد.

[ویکی فقه] تقلید (فقه). التزام و پذیرش فتوای مجتهد و عمل به آن بدون درخواست دلیل از وی را تقلید گویند.
تقلید در دو معنا به کار رفته است:۱. التزام یا عمل به فتوای مجتهد. از تقلید به این معنا در باب اجتهاد و تقلید سخن رفته است.۲. افکندن کهنه نعلی که با آن نماز خوانده شده برگردن قربانی. تقلید به این معنا در باب حج آمده است.
معنای تقلید
به تقلید کننده «مقلِّد»، به مجتهدی که از او تقلید می شود «مقلَّد» و به مسائل و موضوعاتی که در آن تقلید می شود «مُقَلِّدٌ فیه» گفته می شود. مقلدٌ فیه گاه از عقاید و اصول دین است که در منابع اصول فقه از چنین تقلیدی به «تقلید در اصول دین» یا «تقلید در عقلیات» تعبیر می شود؛ و گاه احکام و فروع عملی دین است که آن را «تقلید در فروع» یا «تقلید در سمعیات» می گویند.
تعاریف فقها از تقلید از مجتهد
...

[ویکی شیعه] تقلید (فقه). تقلید، اصطلاحی فقهی در اسلام به معنای پیروی شخص مکلَّف از مجتهد در احکام عملی دین است. تقلید در اصول دین جایز نیست و باید خود شخص با تحقیق و بررسی، به اصول دین ایمان آورد؛ ولی در احکام یا باید خودِ شخص مجتهد باشد، یا به احتیاط عمل کند و یا از شخص متخصص در فقه که به او مجتهد جامع الشرایط یا مرجع تقلید می گویند، تقلید نماید. به کسی که از مجتهد تقلید می کند، «مُقَلِّد» می گویند.
«تقلید» به معانی دیگری نیز در متون فقهی به کار رفته است.
تقلید کلمه ای عربی و مصدر باب تفعیل از مادّه «قَ ـ لَ ـ د» و در لغت به معنای چیزی را همراه و ملازم کسی یا شخصی قرار دادن، گردن نهادن به کاری و پیروی و دنباله روی است.

[ویکی فقه] تقلید (قرآن). تقلید به مباحث پیرامون تبعیت از احکام، و چیزهایی که لازم است تبعیت بدون علم به اصل آن اطلاق می شود.
تقلید در لغت چیزی را ملازم کسی یا شخصی قرار دادن و گردن نهادن به کاری است.
تقلید در اصطلاح
این واژه در اصطلاح فقهی به معنای التزام به عمل و گفتار مجتهد معین است. در این مدخل از واژه های «تبع»، «اقتداء»، «الفینا»، «وجدنا» و دیگر واژه های مفید معنای تقلید استفاده شده است.
اهم عناوین
تقلید از نیاکان؛تقلید در احکام؛تقلید در اصول دین و....

دانشنامه عمومی

تقلید رفتاری است که از طریق آن یک فرد رفتار فردی دیگر را مشاهده کرده و آن را تکرار می کند. تقلید انتقال اطلاعات ( رفتارها، سنتها و غیره ) بین افراد و نسل های پی درپی را بدون نیاز به دخالت وراثت ژنتیکی ممکن می سازد. [ ۱] گستره مفهومی لغت تقلید بسیار وسیع است و زمینه هایی مانند آموزش جانوران تا سیاست بین المللی را در بر می گیرد. [ ۲]
انسان ها توانایی تقلید حرکت ها، مهارت ها، رفتارها، اداها، اطوارها، صداها و غیره را دارند. این توانایی گسترده بر وجود یک سیستم تقلیدی در مغز دلالت می کند. مطالعات اف ام آرآی روی مغز انسان شبکه ای از نواحی را در لوب پیشانی و لوب آهیانه ای مشخص کرده است که در هنگام انجام اعمال تقلیدی فعال می شوند. [ ۳] فرض بر آن است که این نواحی شامل نورون های آینه ای هستند. [ ۴] راماچاندران ( Ramachandran ) معتقد است که تکامل نورون های آینه ای در توانایی انسان ها به مهارت های پیچیده ای، مانند زبان، اهمیت اساسی داشته است. [ ۵] با این حال، تاکنون شواهد کافی برای پشتیبانی این نظر که فعالیت نورون های آینه ای در یادگیری از طریق تقلید به طور مستقیم دخالت دارند ارائه نشده است. [ ۶]
ژان پیاژه ( Jean Piaget ) متوجه شد که کودکان در مرحله ای از رشد، که با نام مرحلهٔ حسی حرکتی شناخته می شود، تقلید را آغاز می کنند. [ ۷] کودکانی که به درخودماندگی دچار هستند، در تقلید چیزهای مربوط به مهارت های ارتباط اجتماعی مشکل دارند. [ ۸] به صورت طبیعی، کودکان با افراد زیادی در ارتباط هستند که می توانند از آن ها تقلید کنند. این افراد، یا به عبارت بهتر مدل ها، مثال های زیادی از رفتارهای مردانه/زنانه برای دیدن و تقلید در اختیار کودک قرار می دهند. [ ۹]
عکس تقلیدعکس تقلید

تقلید (جانوران). تقلید یا وانمودسازی ( انگلیسی: Mimicry ) ، در زیست شناسی هنگامی که یک جانور یا گیاه به تقلید ظاهر و رفتار یک جانور یا گیاه دیگر بپردازد گفته می شود. در چنین مواردی یکی از گونه ها در فرگشت خود به دلایل استتاری تقلید ظاهر و رفتار کرده است تا بدین وسیله درندگی یا طعمه های خود را فریب دهد. برای وانمودسازی، اصطلاح همگون سازی استتاری هم به کار رفته است.
این شباهت می تواند در ظاهر، رفتار، صدا یا بو باشد.
مثال های معروف وانمودسازی، خال چشمی های ایجاد شده روی بال پروانه ها و شب پره ها، تقلید ظاهر گل توسط آخوندک، تقلید صدای برخی پرندگان توسط یکدیگر، و تقلید بوهای جذب کننده توسط گیاهان می باشد. وانمودی ممکن است حتی در بین جنسیت های مختلف یک جانور هم مشاهده شود برای نمونه یک جانور برای فریفتن و جذب یا دفع کردن جنسیت های مزاحم، جنسیت مخالف خود را تقلید کند. [ ۱]
واژه های وانمود، وانمودکردن و وانمودسازی در زبان فارسی رایج هستند[ ۲] ولی واژۀ وانمایی برای عمل شبیه سازی ( Simulation ) بسیاری از پدیده ها به کار می رود. [ ۳]
چند نوع اصلی از وانمودسازی عبارتند از:
وانمودسازی مولری ( Müller ) : در این حالت گونه های خطرناک، برای نمونه سمی، از ظاهر یکدیگر تقلید می کنند.
• وانمودسازی بیتزی ( Bates ) : در این حالت گونه های غیرخطرناک به هم شباهت پیدا می کنند.
• وانمودسازی شکاری یا وانمودی پکهام ( Peckham ) : در این حالت درندگان، ظاهر طعمه یا دیگر جانوران منطقه را به خود می گیرند تا از این طریق بتوانند آسان تر به طعمه نزدیک شوند.
اگر جانوری به تقلید از بخشی از بدن خود در بخش دیگر بدنش اقدام کند، به این حالت اصطلاحاً خودوانمودسازی ( Automimicry ) گفته می شود. نمونه معروف آن، وجود لکه های چشم مانند بر روی دم ماهی های گرمسیری است که باعث می شود حمله کنندگان در مورد جهت سر و دم ماهی به اشتباه بیافتند.
عکس تقلید (جانوران)عکس تقلید (جانوران)

تقلید (فیلم). میمیک یا تقلید فیلمی آمریکایی ( ساخته ۱۹۹۷ ) در ژانر علمی تخیلی، ترسناک به کارگردانی و نویسندگی گی یرمو دل تورو است. این فیلم بر اساس داستان کوتاهی به همین نام از دونالد ولهیم است. [ ۱]
عکس تقلید (فیلم)

تقلید (فیلم ۲۰۲۰). تقلید ( به انگلیسی: The Mimic ) فیلمی محصول سال ۲۰۲۰ و به کارگردانی توماس اف. مازیوتی است. در این فیلم بازیگرانی همچون توماس سادوسکی، جیک رابینسون، آستین پندلتن، جینا گرشان، مریلو هنر، تمی بلانچارد، دیدی کان، جاش پایس، ام. امت والش و جسیکا والتر ایفای نقش کرده اند.
عکس تقلید (فیلم ۲۰۲۰)

تقلید (مجموعه تلویزیونی). تقلید ( انگلیسی: Imitation; کره ای:  이미테이션 ) یک مجموعهٔ تلویزیونی کره جنوبی سال ۲۰۲۱ با بازی جونگ جی - سو، لی جون - یونگ، جونگ یون هو و پارک جی یون است. [ ۱] این مجموعه بر پایهٔ وب تونی با همین نام، [ ۲] داستان زندگی آیدل هایی را بازگو می کند که در صنعت سرگرمی فعالند. این مجموعه از ۷ مه تا ۲۳ ژوئیه ۲۰۲۱، جمعه ها ساعت ۲۳:۱۰ ( کی اس تی ) از کی بی اس۲ برای ۱۲ قسمت پخش شد. [ ۳] [ ۴] تقلید همچنین در ویکی و آی چی یی در مناطق منتخب قابل دسترسی است.
• جونگ جی - سو در نقش لی ما ها[ ۵] [ ۶]
• لی جون - یونگ در نقش کوان ریوک
• پارک جی یون در نقش لا ری ما[ ۵]
• جونگ یون هو در نقش لی یو جین[ ۵] [ ۶] [ ۷]
در اکتبر ۲۰۲۰، گزارش شد که وب تون مشهور تقلید اثر پارک کیونگ ران، در یک مجموعه تلویزیونی با همین نام اقتباس خواهد شد و بازیگران نقش اصلی آن جونگ جی - سو، لی جون - یونگ، پارک جی یون و جونگ یون هو خواهند بود. [ ۸]
عکس تقلید (مجموعه تلویزیونی)عکس تقلید (مجموعه تلویزیونی)عکس تقلید (مجموعه تلویزیونی)

تقلید (موسیقی). در موسیقی تقلید یا ایمیتاسیون ( انگلیسی: Imitation ) ، تکرار ملودی در یک بافت پولیفونیک و در مدت کوتاهی پس از اولین ظهور آن در یک صدای متفاوت است. ملودی ممکن است از طریق انتقال، معکوس شود یا شکل دیگری داشته باشد اما باید شخصیت اصلی حفظ شود. فاصله ها و ریتم تقلید ممکن است دقیق باشد یا تغییر کند. استفاده از تقلید در موسیقی به وحدت کلی اثر کمک می کند و در فرم هایی مانند کانن و فوگ استفاده می شود.
در موسیقی کلاسیک اروپا نوشتنِ «موسیقی تقلیدی» به شدت در آثار «پولیفونیک» دورهٔ رنسانس، باروک و کلاسیک مشهود بود.
شکل دیگری از تقلید را می توان در موسیقی سنتی ایرانی، [ نیازمند منبع] موسیقی عربی و موسیقی سنتی هند پیدا کرد که در آن نوازنده، صدای آوازه خوان را با بداهه پردازی تقلید می کند.
در موسیقی پاپ، یک فرمِ کلیشه ای و تقلیدی در پس زمینهٔ صدای خواننده اصلی وجود دارد که توسط گروه کر همخوانی می شود.
عکس تقلید (موسیقی)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

دانشنامه آزاد فارسی

تَقْلید (imitation)
الگوگرفتن جانداری از رفتار جاندار دیگر. الگوبرداری علت های متفاوت و صورت های گوناگون دارد. چارلز داروین، دانشمند انگلیسی، و ویلیام جیمز، فیلسوف امریکایی، تقلید را طبیعی و غریزی می دانستند. آنان تقلید کودک از تکلم بزرگ سالان یا تقلید طوطی از گفته های دیگران را مصداق این نظر خود ذکر می کردند. پژوهش های آزمایشگاهی برای سنجش یادگیری تقلیدی به نتایج قاطعی نرسیده است. رفتار تقلیدی را می توان فراگرفت، و فراگیری با پاداش دادن به مقلد تقویت می شود. خواه انسان و خواه حیوان با مشوق های مادی یا اجتماعی فرا می گیرند که رفتارهای رهبرانشان را تکرار یا تقلید کنند. رفتار تقلیدی ممکن است ناآگاهانه باشد، مثل پیروی از رفتار کسی در زمینه ای خاص، یا به صورت افراطی درآید مانند این که شخص چنان در قالب قهرمان محبوبش فرو رود که نتواند مستقلانه فکر یا عمل کند. نوجوانان و جوانان مستقل با تقلید از طرز لباس پوشیدن، آرایش کردن و سخن گفتن شخصیت های محبوب می کوشند مانند آنان جلب توجه کنند. تقلید در موسیقی، تمهیدی کنترپوآنی است که در آن یک تِم یا موتیف در بخش های مختلف آوازی یا سازی تکرار می شود. کامل ترین شکل آن کانُن است، که در آن هر یک از صداها دقیقاً با همان نت ها و ریتم های صدای قبلی تکرار می شود. در یک فوگ، سوژه (ملودی اصلی) به صورت تقلیدی در نظر گرفته می شود، و پس از آن آزادی کنترپوآنی بیشتری در قالب یک اپیزود غیرِتماتیک (پاساژی که گشایش های سوژه را به هم مرتبط می کند) رخ می دهد. استفاده از ایمیتاسیون در آهنگ سازی به شکل گیری اولین پولی فونی بازمی گردد که در حدود ۱۲۰۰م پدید آمد.

تقلید (فقه). تَقلید (فقه)
(در لغت به معنای از روی کار دیگری کاری را انجام دادن) در اصول فقه یعنی در احکام فرعی یعنی فقهی و شرعی، از مجتهدی پیروی کردن. در اسلام هر مسلمانی در اصول دین باید خود مجتهد و صاحب نظر باشد و با ادلّه و برهان اصول دین را بپذیرد، اما در فروع دین هر مسلمانی که دارای قدرت استنباط است، اجتهاد می کند وگرنه باید تقلید کند. راه سومی نیز وجود دارد و آن عمل به احتیاط است. یعنی در هر مورد دشوارترین حکم فقها را انجام دهد.

تقلید (نمایش). تَقلید (نمایش)
اصطلاحی کلی برای نمایش های خنده آورِ غیرمذهبی. نمایش های شادی آوری، که با عنوان مضحکه معروف شدند، از بازی های معرکه گیرها، دلقک ها، نوروزی خوان ها، کوسه برنشین و نمایش های گروه های مطرب درباری و دوره گرد مجزا شدند. در دورۀ صفویه اولین گام ها در شکل گیری مضحکه و تقلید ـ به منزلۀ نوعی نمایش کمدی ـ برداشته شد. جمشید ملک پور در جلد اول «ادبیات نمایشی در ایران» نوشته است: «در عصر صفویه دسته های مطرب مجلسی و خصوصاً دوره گرد برنامه هایی اجرا می کردند که شامل چندین رقص و پیش پردۀ کوچک بود که نحوۀ اجرای آن ها غالباً به صورت سؤال و جواب های رمانتیک و گاه مضحک و به آواز بود. قصه های این پیش پرده ها که در واقع اولین منابع تغذیه برای تقلید بودند، بسیار ساده بود. عوامل کمیک نیز به طور بکر در آن ها وجود داشت.» (۱۳۶۳، ص ۲۶۹) و بهرام بیضایی نیز در «نمایش در ایران» نوشته است: «لوتی های بازیگر تقلید معمولاً با تقلید لهجه و خصوصیات اهالی شهرها و دِه ها دو سه نفر را از طبقه های مختلف نشان می دادند که به هم می رسیدند و پس از احوالپرسی کوتاهی اختلاف بین شان رخ می داد و حرف شان به دعوا و دعواشان به مسخره کردن لهجه و خصوصیات یکدیگر می رسید. داستان با زدوخورد یا فرار و تعقیب تمام می شد.» تقلیدچی (مقلد) اصطلاحی بود که برای بازیگران تقلید به کار می رفت. شلی یا شلی پوش عنوانی دیگر برای بازیگر تقلید است که در نقش شخصیت های دست و پا چلفتی، بی عرضه و چلمن ایفای نقش می کرد، و حرکات و رفتارش مضحک و خنده آور بود. کریم شیره ای، کَل عنایت و اسماعیل بزاز از تقلیدچی های دورۀ قاجار بودند. در دورۀ قاجار در کنار دسته های مطرب مردانه چند دستۀ مطرب زنانه هم وجود داشت که دستۀ آن ها از چند صندوق کش، نوازنده، و رقاص زن تشکیل می شد. خاله رورو، خاله ستاره، عمو سبزی فروش، فاطمه خانم، مورچه داره، آبجی گلبهار، آبجی نسا، آی تو به باغ رفته بودی، بشکن بشکنه، مشتی صنم گفت، کیه کیه در می زنه، و هوو هوو دارم هوو نمونه هایی از تقلیدهای زنانه است؛ و شالمانی گل، ملوک مولوی پری، و پری گلوبندکی از زنانی بودند که در دسته های تقلید زنانه شرکت می کردند.

مترادف ها

fake (اسم)
ساختگی، تقلید، فریب دهنده، جعل

simulation (اسم)
تظاهر، وانمود، ظاهرسازی، تشبیه، تقلید، شبیه سازی، تمارض

farce (اسم)
لودگی، مسخرگی، تقلید، نمایش خنده اور، کار بیهوده

burlesque (اسم)
تقلید، رقص لخت

imitation (اسم)
ساختگی، بدلی، تقلید، چیز تقلیدی

emulation (اسم)
تقلید، مسابقه، هم چشمی، پژهان

mimicry (اسم)
تقلید، شکلک سازی

mime (اسم)
تقلید، مقلد، نمایش بدون گفتگو

mimesis (اسم)
تقلید، واگیری، تقلید هنر از واقعیات

فارسی به عربی

تقلید , تمثیلیة صامتة , سخریة , محاکاة , مزیف , مهزلة

پیشنهاد کاربران

سلیم
علما: مراد دانشمندان آیینی ( دینی ) ست نه دانشمندانی که در رده های گوناگون، دانش بدست آورده اند.
emulation
صورتگر
پولداران را تقلید وتبعیّت نکن؛ پولدار میشی. ای فقیر بیدارشو!
‏نوس = تقلید ( ادای کسی را درآوردن ) ، imitation
پس می توان نوشت ⬇️
نوسیدن = تقلید کردن ( ادای کسی را درآوردن ) ، to imitate
نوسکار = تقلیدکار
بن مایه: لغت نامه دهخدا
‎#پارسی دوست
‎#پیشنهاد_شخصی
تقلید
Impression
چهرک کسی را در آوردن ( شکلک کسی را درآوردن ) ، از روی دست کسی برداشتن ( یا برگرفتن، کِش رفتن، دزدیدن ) ، الگوبرداری چیزی از جایی دیگر، دزدی ادب و اندیشه
واژه ی از ریشه عربی �تقلید�، بسته به جُستار آن در زبان پارسی از آرش های گوناگون و رویهمرفته همسویی در بنیاد خود برخوردار است؛ بگونه ای که به آنچه در بالا آورده ام باز هم می توان افزود و بسته به گزاره، پارسی آن را نوشت و بکار برد. واژه ی �چهرک� را بر بنیاد پیشنهاد بسیار خوب و چشمگیر ایرزاد در همین واژه نامه ( نگ. به واژه ی�شکل� در همین واژه نامه ) ساخته و بکار برده ام.
...
[مشاهده متن کامل]

نمونه ها:
ـ دارد چهرک ( شکلک ) فلانی را درمی آورد.
ـ از روی دست فلانی برداشته ( یا برگرفته، کِش رفته، دزدیده ) و رنگی دیگر به آن زده است.
ـ چنین کاری دزدی ادب و اندیشه ( تقلید ) است.
ـ از کار فلانی الگو برداشته است ( تقلید نموده است ) .

افزون بر برابرنهاد های یاد شده، می توان از واژه <<واپی نگاری="">> به جای <<تقلید>> بهره برد. برگرفته از ترگویه نسک سنجش خرد ناب کانت
در پارسی " خمانش " از بن خمانیدن ، در نسک :فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو.
خمانشگر= مقلد
این واژه عربی است و پارسی آن هاگِت می باشد که اوستایی است

بپرس