تقوله

لغت نامه دهخدا

( تقولة ) تقولة. [ ت ِ وِ ل َ ] ( ع ص ) رجل تقولة؛ مرد نیکوسخن و بسیارگوی چرب زبان. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به تقوالة شود.

فرهنگ فارسی

مرد نیکو سخن و بسیار گوی چرب زبان

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی تَقَوَّلَهُ: آن قول را به دروغ نسبت می دهد
ریشه کلمه:
قول (۱۷۲۲ بار)
ه (۳۵۷۶ بار)

«تَقَوَّلَ» از مادّه «تَقَوُّل» (بر وزن تکلّف) به معنای سخنانی است که انسان از خود ساخته و حقیقتی ندارد.

پیشنهاد کاربران

بپرس