public figure

/ˈpʌblɪk ˈfɪgjər//ˈpʌblɪk ˈfɪgə/

جمله های نمونه

1. As a controversial public figure he has breasted much hostile criticism.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شخصیت عمومی جنجالی، او انتقادات خصمانه زیادی را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]وی به عنوان یک چهره عمومی جنجالی، انتقادات شدیدی را از خود نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a public figure, she had to endure suffocating publicity.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک شخصیت عمومی، او مجبور بود تبلیغات خفقان‌آور را تحمل کند
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک فرد عمومی، باید این تبلیغات خفه را تحمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He is the latest public figure to go on record about corruption in politics.
[ترجمه گوگل]او آخرین چهره عمومی است که در مورد فساد در سیاست ثبت شده است
[ترجمه ترگمان]او آخرین فرد دولتی است که در مورد فساد در سیاست صحبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Any public figure risks being made an Aunt Sally by the popular press.
[ترجمه گوگل]هر شخصیت عمومی این خطر را دارد که توسط مطبوعات محبوب تبدیل به عمه سالی شود
[ترجمه ترگمان]هر فرد عمومی ای که با مطبوعات معروف، خاله جان سالی رو به خطر بندازه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Although not a public figure, he was a man of great influence.
[ترجمه گوگل]اگرچه او یک شخصیت عمومی نبود، اما مردی بود که نفوذ زیادی داشت
[ترجمه ترگمان]با آن که حتی یک شخصیت عمومی هم نبود، او مردی با نفوذ و نفوذی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mr Carney was a public figure.
[ترجمه گوگل]آقای کارنی یک شخصیت عمومی بود
[ترجمه ترگمان]آقای کارنی یک چهره عمومی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Annan was also a public figure.
[ترجمه گوگل]عنان همچنین یک شخصیت عمومی بود
[ترجمه ترگمان]عنان نیز یکی از چهره های عمومی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you are a public figure you can't afford to be too sensitive to criticism.
[ترجمه مهدی نفری] چهره عمومی سرشناس که هرکی هرچی دوست دا ه میتونه بهش بگه
|
[ترجمه گوگل]اگر شما یک شخصیت عمومی هستید، نمی توانید نسبت به انتقاد خیلی حساس باشید
[ترجمه ترگمان]اگر شما یک چهره عمومی هستید، استطاعت آن را ندارید که بیش از حد حساس به انتقاد باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. This magazine chose future the air - freight public figure that 2005 year have force 10 times most.
[ترجمه گوگل]این مجله شخصیت عمومی حمل و نقل هوایی آینده را انتخاب کرد که در سال 2005 10 برابر بیشتر نیرو داشته است
[ترجمه ترگمان]این مجله آمار عمومی حمل و نقل هوایی آینده را انتخاب کرده است که در سال ۲۰۰۵ بیش از ۱۰ بار قدرت را به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She is a public figure but belongs to no one.
[ترجمه گوگل]او یک شخصیت عمومی است اما متعلق به کسی نیست
[ترجمه ترگمان]او یک فرد اجتماعی است، اما متعلق به هیچ کس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The close supervision level public figure expressed.
[ترجمه گوگل]سطح نظارت نزدیک چهره عمومی بیان کرد
[ترجمه ترگمان]سطح نظارت نزدیک نشان داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The market public figure believed that this reference returns ratio's decline, will bring the new round to the market reducing the interest rate to anticipate.
[ترجمه گوگل]این چهره عمومی بازار معتقد بود که کاهش این نسبت بازده مرجع، دور جدید را به بازار خواهد آورد و نرخ سود را پیش بینی می کند
[ترجمه ترگمان]شکل عمومی بازار اعتقاد بر این است که این نرخ بازده مرجع، دور جدید را به بازار می آورد که نرخ بهره را برای پیش بینی کاهش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Economic group public figure thinks, 2002 Chinese enrage flourishing, economy more flourishing.
[ترجمه گوگل]شخصیت عمومی گروه اقتصادی فکر می کند، 2002 چینی ها شکوفا می شوند، اقتصاد شکوفاتر می شود
[ترجمه ترگمان]چهره های عمومی گروه اقتصادی فکر می کنند، سال ۲۰۰۲ مردم چین به خشم می آیند، اقتصاد رشد بیشتری پیدا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is a highly visible public figure.
[ترجمه گوگل]او یک شخصیت عمومی بسیار قابل مشاهده است
[ترجمه ترگمان]او یک چهره عمومی بسیار مشهود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The comedian took off that well - known public figure.
[ترجمه گوگل]کمدین آن شخصیت عمومی شناخته شده را کنار زد
[ترجمه ترگمان]این کمدین، آن چهره معروف معروف را از بین برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person well known to the public

پیشنهاد کاربران

آدم نام آشنا. آدم معروف. سلبریتی
A public figure is a person, such as a politician, celebrity, social media personality, or business leader, who has a certain social position within a certain scope and a significant influence and so is often widely of concern to the public, can benefit enormously from society, and is closely related to public interests in society
...
[مشاهده متن کامل]

چهرۀ مردمی
چهرۀ شناخته شده

سرشناس
چهره ی سرشناس
چهره ی مردمی
چهره سرشناس
شخصیت رسمی
چهره عمومی

بپرس