تشبیح

لغت نامه دهخدا

تشبیح. [ ت َ ] ( ع مص ) پهن کردن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ) ( ازالمنجد ). پهناور گردانیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || بزرگسال شدن ، پس یک کالبد را دو دیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ) ( از اقرب الموارد ). پیر شدن و بر اثر ناتوانی چشم ، شخصی را دو شخص دیدن. ( از المنجد ).

فرهنگ فارسی

پهن کردن پهناور گردانیدن

پیشنهاد کاربران

بپرس