تشمیت

لغت نامه دهخدا

تشمیت. [ ت َ ] ( ع مص ) دعا کردن کسی راکه عطسه زند. ( دهار ). دعای عطسه گفتن یا عام است و منه حدیث : زواج فاطمة علیها الصلوة و السلام فاتاهما فدعا لهما و شمت علیهما ثم خرج. و دعای عطسه مسنون است نزد شافعی و دیگران مر شنونده را و مشهور از مالکیة وجوب آن است. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). دعاکردن عطسه کننده را. ( از اقرب الموارد ). || خائب و خاسر گردانیدن کسی را. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || فراهم آوردن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

دعا کردن کسی را که عطسه زند

پیشنهاد کاربران

بپرس