تقعر
/taqa~or/
مترادف تقعر: گود شدن، مقعر بودن
متضاد تقعر: تحدب
لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) گود شدن گودی یافتن . ۲ - ( اسم ) گودی . جمع : تقعرات .
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. سخن گفتن از ته حلق.
مترادف ها
کاوی، تقعر، تو گودی، فرو رفتگی
پیشنهاد کاربران
پیشنهادی ثبت نشده است. شما اولین نفر باشید