تنگ دهلیز کردن

لغت نامه دهخدا

تنگ دهلیز کردن. [ ت َ دِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) راه ورود بجایی را دشوار کردن. و در بیت زیر کنایه از مانع خواب شدن است :
سکندر ز چین رای خرخیز کرد
در خواب را تنگ دهلیز کرد.
نظامی.
رجوع به تنگ دهلیز و تنگ و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

راه ورود بجایی را دشوار کردن .

پیشنهاد کاربران

بپرس