barbital


معنی: گرد سفید خواباور، ورونال
معانی دیگر: (شیمی - داروسازی) باربیتال (اسید دیتیل باربیتوریک c8h12n2o3)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a derivative of barbituric acid, used as a sedative.

جمله های نمونه

1. With prolonged mice sleep time test by pentyl barbital sodium (PBS), the authours studied the prolonged effect of the capsules on PBS-induced sleeping time.
[ترجمه گوگل]با آزمایش طولانی مدت زمان خواب موش توسط پنتیل باربیتال سدیم (PBS)، نویسندگان اثر طولانی مدت کپسول ها را بر زمان خواب ناشی از PBS مطالعه کردند
[ترجمه ترگمان]با تست زمان خواب موش های طولانی توسط pentyl barbital سدیم (PBS)، authours اثر طولانی مدت کپسول های در زمان خواب ناشی از PBS را مورد مطالعه قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. TITAN : Each plate contains agarose in barbital buffer with 0. 0% thimerosal added as a preservative.
[ترجمه گوگل]TITAN: هر بشقاب حاوی آگارز در بافر باربیتال با 0 0٪ تیمروسال به عنوان نگهدارنده اضافه شده است
[ترجمه ترگمان]TITAN: هر بشقاب حاوی agarose در بافر barbital با ۰ ۰ % thimerosal به عنوان نگهدارنده ابزار اضافه شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A capillary zone electrophoresis method was developed for the simultaneous determination of ephedrine hydrochloride and barbital in the Chuankening Tablets.
[ترجمه گوگل]یک روش الکتروفورز ناحیه مویرگی برای تعیین همزمان هیدروکلراید افدرین و باربیتال در قرص های Chuankening توسعه داده شد
[ترجمه ترگمان]یک روش الکتروفورز در ناحیه مویرگی، برای تعیین همزمان of ephedrine و barbital در the Chuankening ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. With prolonged mice sleep time test which induced by pentyl barbital sodium, we studied the prolonged effect of the capsules on pentyl barbital sodium sleep time.
[ترجمه گوگل]با آزمایش زمان خواب طولانی موش ها که توسط پنتیل باربیتال سدیم القا شده بود، اثر طولانی مدت کپسول ها را بر زمان خواب پنتیل باربیتال سدیم مطالعه کردیم
[ترجمه ترگمان]ما با آزمون زمان خواب موش طولانی که توسط pentyl barbital سدیم ایجاد شد، اثر طولانی کپسول را در زمان خواب سدیم barbital barbital بررسی کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Objective:To observe and compare the curative effects between ibuprofen suspension and compound aminophenazone and barbital.
[ترجمه گوگل]هدف: مشاهده و مقایسه اثرات درمانی بین سوسپانسیون ایبوپروفن و ترکیب آمینوفنازون و باربیتال
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده و مقایسه اثرات درمانی بین سوسپانسیون ibuprofen و ترکیب aminophenazone و barbital
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To optimize the content and feeding strategy of barbital sodium during the fermentation of rifamycin B in order to improve the yield.
[ترجمه گوگل]هدف: بهینه سازی محتوا و استراتژی تغذیه باربیتال سدیم در طی تخمیر ریفامایسین B به منظور بهبود عملکرد
[ترجمه ترگمان]هدف بهینه سازی محتوای و تغذیه استراتژی of سدیم در طی تخمیر of B به منظور بهبود بازده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The effect of the capsules on the sleeping incubation period induced by barbital sodium was also tested.
[ترجمه گوگل]اثر کپسول ها بر دوره کمون خواب ناشی از باربیتال سدیم نیز مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]تاثیر کپسول های روی دوره خواب خفته که با barbital سدیم القا شده، نیز مورد آزمایش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Objective To observe the influence of the coumarins from Radix Angelicae pubescentis (TCA) on the hypnotic effects of pentobarbital sodium and barbital sodium.
[ترجمه گوگل]ObjectiveTo مشاهده تاثیر کومارین از Radix Angelicae pubescentis (TCA) بر اثرات خواب آور پنتوباربیتال سدیم و سدیم باربیتال
[ترجمه ترگمان]هدف مشاهده تاثیر of از Radix Angelicae pubescentis (TCA)بر روی اثرات خواب آور سدیم pentobarbital و سدیم barbital
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Objective: To survey the influence and mechanism of the coumarins from Radix Angelicae Dahuricae(CAD) on the hypnotic effects of pentobarbital sodium and barbital sodium in mice.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی تأثیر و مکانیسم کومارین‌های Radix Angelicae Dahuricae (CAD) بر اثرات خواب‌آور پنتوباربیتال سدیم و باربیتال سدیم در موش‌ها
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی تاثیر و مکانیزم of از Radix Angelicae Dahuricae (CAD)بر روی اثرات hypnotic سدیم pentobarbital و barbital سدیم در موش ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

گرد سفید خواباور (اسم)
barbital

ورونال (صفت)
barbital

تخصصی

[شیمی] باربیتال (اسید دیتیل باربیتوریک C8H12N2O3)

انگلیسی به انگلیسی

• sleep inducing drug, sedative

پیشنهاد کاربران

بپرس