vaulting horse

جمله های نمونه

1. The vaulting horse is a difficult piece of apparatus to master.
[ترجمه گوگل]تسلط بر اسب طاق زنی قطعه سختی از دستگاه است
[ترجمه ترگمان]اسب vaulting دستگاه دشواری است که باید بر آن مسلط شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Based chiefly on Intention teaching method in gym vaulting horse teaching cooperated with the regular teaching method, in order to master vaulting horse skill quickly and successfully.
[ترجمه گوگل]اساساً بر اساس روش آموزش قصد در آموزش اسب خرک ورزشگاه، با روش تدریس معمولی همکاری کرد تا مهارت اسب خرک را سریع و با موفقیت تسلط یابد
[ترجمه ترگمان]براساس روش تدریس Intention در سالن ورزش، تدریس اسب با روش تدریس منظم هم کاری می کرد تا مهارت اسب دوانی را به سرعت و با موفقیت کامل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus, the vaulting horse and the floor exercise these two men and women altogether have the project could because of have, the second half staggers.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اسب طاق و ورزش زمین این دو مرد و زن در مجموع پروژه می تواند به دلیل داشتن، نیمه دوم تلوتلو خوردن
[ترجمه ترگمان]از این رو، اسب vaulting و ورزش زمین این دو مرد و زن را به طور کلی به دلیل دارا بودن نیمه دوم نیمه دوم می توان به کار برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Can Netease still manage the computer bos vaulting horse of the user?
[ترجمه گوگل]آیا Netease هنوز هم می تواند اسب خرک باس کامپیوتر کاربر را مدیریت کند؟
[ترجمه ترگمان]آیا Netease همچنان می تواند اسب vaulting bos را مدیریت کند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Get a vaulting horse and a trampoline.
[ترجمه گوگل]یک اسب طاق و یک ترامپولین تهیه کنید
[ترجمه ترگمان] یه اسب پرش با پرش و ترامپولین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There is a vaulting horse in this week particularly notable, it is " QQ pass trojan ".
[ترجمه گوگل]یک اسب خرک در این هفته به خصوص قابل توجه است، "QQ pass trojan" است
[ترجمه ترگمان]یک اسب vaulting در این هفته به خصوص قابل توجه است، آن \"QQ pass\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The female athletics gymnastics vaulting horse is the horizontal horse, by Ma Shen, Ma Tui and the foundation is composed.
[ترجمه گوگل]اسب خرک ژیمناستیک دو و میدانی زن اسب افقی است، توسط ما شن، ما توئی و پایه تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]ماده ژیمناستیک ورزش ژیمناستیک زنان، اسب افقی است، مادر Shen و موسسه تشکیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The second item of vaulting horse competition, the movement completes quite smoothly, but grading is low, have to 65 points.
[ترجمه گوگل]آیتم دوم مسابقه اسب خرک، حرکت کاملاً روان کامل می شود، اما درجه بندی کم است، باید به امتیاز 65 برسد
[ترجمه ترگمان]مورد دوم رقابت بر روی اسب، حرکت به آرامی کامل می شود، اما درجه بندی بسیار پایین است، به ۶۵ نقطه رسیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. True pleasantly surprised from vaulting horse competition.
[ترجمه گوگل]واقعاً از مسابقات اسب خرک بسیار شگفت زده شد
[ترجمه ترگمان] درسته که از مسابقه پرش اسب غافلگیر شدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The traditional software that reduce toxin is nonfeasance almost to the trojan, because this needs new method bowstring vaulting horse.
[ترجمه گوگل]نرم‌افزار سنتی که سم را کاهش می‌دهد تقریباً برای تروجان غیرقابل اجرا است، زیرا این نیاز به روش جدیدی دارد که اسب طاق‌دار با رشته‌های کمانی انجام می‌شود
[ترجمه ترگمان]نرم افزار سنتی که سم را کاهش می دهد تقریبا به the شباهت دارد، چون این نیاز به روش جدیدی برای کشیدن اسب vaulting دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. China's Cheng Fei won a bronze medal in the women's vaulting horse of the Beijing Olympics.
[ترجمه گوگل]چنگ فی از چین به مدال برنز اسب خرک زنان المپیک پکن دست یافت
[ترجمه ترگمان]چنگ Fei از چین در رقابت های المپیک پکن مدال برنز کسب کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The 2008 Beijing Olympic Games, who play again, surprising is that this already 33 years old this year veteran in the vaulting horse competition won a silver medal!
[ترجمه گوگل]بازی‌های المپیک 2008 پکن، که دوباره بازی می‌کنند، شگفت‌انگیز این است که این کهنه‌کار 33 ساله امسال در مسابقات اسب‌های خرک برنده مدال نقره شد!
[ترجمه ترگمان]بازی های المپیک ۲۰۰۸ پکن که بار دیگر با هم بازی می کنند، شگفت انگیز است که در حال حاضر ۳۳ ساله است که در رقابت اسب دوانی vaulting برنده مدال نقره شد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This week hangs equestrian website to be centered at large website and study recreation website, have a vaulting horse among them particularly notable, it is " BAL of AV terminator mutation ".
[ترجمه گوگل]این هفته وب سایت اسب سواری را در وب سایت بزرگ و وب سایت تفریحی مطالعه قرار داده است، یک اسب خرک در میان آنها به ویژه قابل توجه است، آن "BAL of AV Terminator mutation" است
[ترجمه ترگمان]این هفته وب سایت بر روی اسب سوار است که بر روی وب سایت بزرگ متمرکز می شود و وب سایت تفریحی را مطالعه می کند و دارای یک اسب vaulting در میان آن ها به خصوص قابل توجه است، آن \"bal of جهش\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. When he was young, he could vault the back of vaulting horse.
[ترجمه گوگل]وقتی او جوان بود، می‌توانست پشت اسب طاق‌دار بچرخد
[ترجمه ترگمان]، وقتی که جوون بود میتونه از پشت اسب پرش کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• type of gymnastics apparatus

پیشنهاد کاربران

بپرس