خاردار

/xArdAr/

    thorny
    prickly
    spinous

فارسی به انگلیسی

خاردار کردن
barb

مترادف ها

picked (صفت)
پوست کنده، خاردار، نوک تیز، نوک دار، عمدی، لخت، برگزیده، انتخاب شده، پاک کرده، کلنگ خورده

acanaceous (صفت)
خاردار، تیغ دار

acanthaceous (صفت)
خاردار

hispid (صفت)
خاردار، مودار، سیخک دار

barbed (صفت)
خاردار

setaceous (صفت)
خاردار، سیخ دار

thorny (صفت)
خاردار، خار مانند، تیغستان، موجب ناراحتی، تیغ تیغی

horrent (صفت)
خاردار، سیخی

acanthoid (صفت)
خاردار، خاری، خار شکل، خار مانند

glochidiate (صفت)
خاردار، خاری، نوک تیز، دارای مو

barbate (صفت)
خاردار، ریشه دار، ریش دار

thistly (صفت)
خاردار

پیشنهاد کاربران

بپرس