صبحگاه

/sobhgAh/

پیشنهاد کاربران

بامگاه
خنجر صبح. [ خ َ ج َ رِ ص ُ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صبحگاه. بامداد :
برکشد تیغ آفتاب آنکه گه صبح
خنجر صبح از میان خواهد گشاد.
خاقانی.
سپهر برنکشد بامداد خنجر صبح
اگر بشب بزند همت تو بر فسنش.
ظهیرفاریابی ( از آنندراج ) .
|| سرزدن آفتاب.
In the morning time
صبحگاه: [ اصطلاح نظامی ]مراسمی که در شروع رسمی کار، هر روز دریگان انجام می شود. مراسمی که در آن پرچم با حضورافسر سر یا افسر جانشین بالا می رود.
در منطقه ای از جنوب صبحِ گاه را صبح زود می دانند و میخوان بگن یک نفر خیلی زود از خواب بیدار شده می گویند گاه گمونی پاشده بود
هنگام صبح بامدادان

بامداد گاه

بپرس