فتح

/fath/

    conquest
    victory
    commencement
    opening
    the vowel point
    fall

فارسی به انگلیسی

فتح الله
gods conquest

فتح باب کردن
to be the first to begin a/business/etc.

فتح شدن
fall

فتح مجدد
recapture

فتح نامه
written statement or announcement of a victory

فتح کردن
conquer, carry, take, to conquer, to open, to win a victory

مترادف ها

win (اسم)
پیروزی، غلبه، برد، فتح

victory (اسم)
پیروزی، چیرگی، غلبه، فتح، فتح و ظفر، نصرت، ظفر، فیروزی

triumph (اسم)
پیروزی، فتح، جشن پیروزی، فتح و ظفر

پیشنهاد کاربران

سوره فتح سوره ۴۸ام از قرآن است، ۲۹ آیه دارد، و سوره ای مدنی است. این سوره از نظر زمانی به زمان پس از صلح حدیبیه مربوط است؛ زمانی که پیامبر اسلام قصد حج عمره کرد ولی اهالی مکه مانع از ورود او و همراهانش به مسجد الحرام شدند و با محمد پیمان صلح بستند. درحالی که مسلمانان غمگین بودند در راه بازگشت پیامبر اسلام چهره اش شاد شد و گفت: «هم اکنون سورهٔ فتح بر من نازل شد». این سوره چنان که از نام آن پیدا است، خبر فتح و پیروزی را برای مسلمانان دارد
...
[مشاهده متن کامل]

إِنَّا فَتَحْنَا لَکَ فَتْحًا مُّبِینًا ﴿۱﴾ما تو را پیروزی بخشیدیم پیروزی درخشانی!
سوره با نوید پیروزی آغاز می گردد و بر محقق شدن خواب پیامبر اسلام در مورد ورود به مسجدالحرام بشارت می دهد. سپس به مسائل مربوط به صلح حدیبیه و بیعت رضوان می پردازد و از مقام پیامبر اسلام و کارشکنی های منافقان سخن می گوید و کسانی را که می توانند در جهاد شرکت نکنند را معرفی می کند. سرانجام در مورد ویژگی های پیروان پیامبر اسلام بحث می کند.

فتحفتحفتح
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/فتح_(سوره)
فَتح:
١. گشایش، گشودن، باز کردن
٢. چیرگی، پیروزی
٣. جهانگشایی، کشورگشایی، سرزمین - گشایی، شهرگشایی
۴. گرفتن، به دست گرفتن، به چنگ آوردن
فتحیا : fathiaفَتحیا منسوب به فَتح . فَتحیا به معنی : فتح ، پیروزی ، نصرت ، فیروزی ، گشایش . فتحیا اسم دخترانه است .
فتحیا لطیف ( انگلیسی: Fathia Latiff؛ زادهٔ ۱ سپتامبر ۱۹۸۷ ) هنرپیشه، و مدل ( شخص ) اهل مالزی است
دوستان، دوستان
واژه ی فتح به چم داوری نیز بکار رفته چون: ربنا افتح بیننا و بین قومنا بالحق و انت خیر الفاتحین: پروردگارا میان ما و میان گروهمان به درستی داوری بکن که تو بهترین داروی.
🕋 ترتیب سوره های قرآن کریم:
1 ) سوره فاتحه ( حمد )
2 ) بقره
3 ) آل عمران
4 ) نساء
5 ) مائده
6 ) انعام
7 ) اعراف
8 ) انفال
9 ) توبه ( برائت )
10 ) یونس
11 ) هود
12 ) یوسف
...
[مشاهده متن کامل]

13 ) رعد
14 ) ابراهیم
15 ) حِجر
16 ) نحل
17 ) اِسراء ( بنی اسرائیل )
18 ) کهف
19 ) مریم
20 ) طه
21 ) انبیاء
22 ) حج
23 ) مؤمنون
24 ) نور
25 ) فرقان
26 ) شعراء
27 ) نمل
28 ) قصص
29 ) عنکبوت
30 ) روم
31 ) لقمان
32 ) سجدة
33 ) احزاب
34 ) سبأ
35 ) فاطر
36 ) یس
37 ) صافات
38 ) ص
39 ) زمر
40 ) غافر
41 ) فصّلت
42 ) شوری
43 ) زخرف
44 ) دخان
45 ) جاثیه
46 ) احقاف
47 ) محمد
48 ) فتح
49 ) حجرات
50 ) ق
51 ) ذاریات
52 ) طور
53 ) نجم
54 ) قمر
55 ) الرحمن
56 ) واقعه
57 ) حدید
58 ) مجادله
59 ) حشر
60 ) ممتحنه
61 ) صف
62 ) جمعه
63 ) منافقون
64 ) تغابن
65 ) طلاق
66 ) تحریم
67 ) مُلک
68 ) قلم
69 ) حاقه
70 ) معارج
71 ) نوح
72 ) جن
73 ) مزّمّل
74 ) مدثر
75 ) قیامه
76 ) انسان
77 ) مرسلات
78 ) نبأ
79 ) نازعات
80 ) عبس
81 ) تکویر
82 ) انفطار
83 ) مطففین
84 ) انشقاق
85 ) بروج
86 ) طارق
87 ) اعلی
88 ) غاشیه
89 ) فجر
90 ) بلد
91 ) شمس
92 ) لیل
93 ) ضحی
94 ) شرح
95 ) تین
96 ) علق
97 ) قدر
98 ) بینه
99 ) زلزله ( زلزال )
100 ) عادیات
101 ) قارعه
102 ) تکاثر
103 ) عصر
104 ) همزه
105 ) فیل
106 ) قریش
107 ) ماعون
108 ) کوثر
109 ) کافرون
110 ) نصر
111 ) مسد
112 ) اخلاص ( توحید )
113 ) فلق
114 ) ناس

کلید ظفر چون نباشد به دست
به بازو در فتح نتوان شکست
سعدی
فتحیدن جای.
به تصرف درآوردن
لغت عربی فتح به معنای گشودن بازکردن ساخته شده از ریشه هندواروپایی پتpete - * به معنای گستردن to spread همریشه با لغت انگلیسی fathom ( اندازه - یکای طول ) که از آن واژه ایرانی پهن به دست آمده است ( پت و پهن=فراخ و گسترده ) . واژگان جعلی افتتاح و مفتوح و مفتاح از ریشه فرضی فتح ساخته شده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

لغت عربی فتح به معنای گشودن بازکردن ساخته شده از ریشه هندواروپایی پتpete - * به معنای گستردن to spread همریشه با لغت انگلیسی fathom ( اندازه - یکای طول ) که از آن واژه ایرانی پهن به دست آمده است ( پت و پهن=فراخ و گسترده ) . واژگان جعلی افتتاح و مفتوح و مفتاح از ریشه فرضی فتح ساخته شده اند.
*پیرس: The Nostratic Macrofamily: A Study in Distant Linguistic Relationship by Por Allan R. Bomhard, John C. Kerns
*پیرس: The Nostratic Macrofamily: A Study in Distant Linguistic Relationship by Por Allan R. Bomhard, John C. Kerns

ﻛﻠﻤﻪ ﻱ ( ﻓﺘﺢ ) ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﻛﺮﺩﻥ ﭘﻴﭽﻴﺪﮔﻲ ﺍﺳﺖ، ﺧﻮﺍﻩ ﺩﺭ ﻇﺎﻫﺮ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﺜﻞ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩﻥ ﻗﻔﻞ ﻭ ﺧﻮﺍﻩ ﺩﺭ ﺑﺎﻃﻦ ﻣﺜﻞ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﺩﺍﺩﻥ ﺑﻪ ﻧﺰﺍﻉ، ( ﻓﺘّﺎﺡ ) ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺍﺳﻤﺎﻱ ﺣﺴﻨﺎﻱ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ. برگرفته از تفسیر نور استاد قرائتی
Take point
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست:
هَپت ( اوستایی: هَپتی )
اَوَژ avaž ( سنسکریت: اَوَجی )
پَراج ( سنسکریت: پَراجی )
به نظر واژه " فتح " در یک معنا پیروزی و گشایشی است که قبلا" نبوده و حادثی است جدید، لذا به پس گرفتن چیزی یا زمینی که قبلا" تحت ید باشد اطلاق " فتح " خالی از مسامحه و اشکال نیست.
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)

بپرس