ذراری

لغت نامه دهخدا

ذراری. [ ذَ ] ( ع اِ ) ج ِ ذُریّة. فرزندان. فرزندان جن و انس. || زنان : قرب صد هزار برده از ذراری و جواری ایشان... بدست اهل اسلام افتاد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ طهران ص 394 ). قرب صد هزار برده از اطفال و ذراری و جواری آن ولایت فایدت یافتند. ( ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی مؤلف ص 202 ). کفار و فجار آن ولایت بقتل می آورد و ذراری و اولاد و اطفال به بردگی می گرفت. ( ترجمه تاریخ یمینی نسخه خطی مؤلف ص 26 ).

ذراری. [ ذُ ] ( ع اِ ) ج ِ ذَریرة.

فرهنگ فارسی

فرزندان، جمع ذریه
( اسم ) جمع ذریه . ۱ - فرزندان اولاد ( انس و جن ) . ۲ - زنان .
جمع ذریره .

فرهنگ معین

(ذَ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ذریه . ۱ - فرزندان ، اولاد. ۲ - زنان .

فرهنگ عمید

=ذریه

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] ذراری در لغت به معنی نسل و اولاد بوده مفرد آن ذریّه است.
در اصطلاح به زنان و کودکان گفته می‏شود.
ذراری در کلام پیامبر اکرم
پیامبر (صلی الله علیه وآله) فرمود:«نَهی قَتْلَ الذَّرارِیَ وَ خَصَّهُمْ بِاْلحَمْلِ لِضَعْفِهِمْ وَ لِانَّهُمْ لا قُوَّةَ لَهُمْ عَلَی السَّفَرِ لِقُوَّةِ الرِّجالِ» رسول خدا (صلی الله علیه وآله) سر بازان اسلام را از کشتن زنان و کودکان دشمن، به خاطر ضعف جسمانی و عدم توانایی آنان برای مسافرت نهی کردند.
زنان و کودکان کافران به محض اسیر شدن، کنیز و برده می‏شوند. حکم اسیرانی که بالغ بودن آنها مورد تردید می‏باشد مورد بازرسی قرار می‏گیرند، در صورتی که در عانه آنها مو روییده بود، نشانه بلوغ است و به گروه مردان ملحق می‏شوند و در غیر این صورت به ذراری ملحق می‏شوند. «۴»

پیشنهاد کاربران

بپرس