واحد بالجنس

لغت نامه دهخدا

واحد بالجنس. [ ح ِ دِ بِل ْ ج ِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) انواعی که ازیک جنس واحدند واحد بالجنس گفته میشوند زیرا مابه الاشتراک میان انواع مختلف جنس است. ( از فرهنگ لغات و اصطلاحات فلسفی سجادی ). و رجوع به وحدت و واحد شود.

فرهنگ فارسی

انواعی که از یک جنس واحدند واحد بالجنس گفته میشوند زیر اما به الاشتراک میان انواع مختلف جنس است .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دو یا چند نوع از جنس واحد را واحد بالجنس گویند.
واحد بالجنس، واحدی است که افراد آن در ماهیت، اشتراک، ولی در وجود خارجی اختلاف و تعدد دارند، مانند: سجود که افراد و انواع متعدد دارد، از جمله: سجود برای خدا، سجود برای خورشید و سجود برای بت و غیره که هر یک در خارج، وجودی غیر از دیگری دارد، هر چند همه آن ها تحت ماهیت سجود قرار می گیرد.
اجتماع امر و نهی در واحد بالجنس
بیشتر اصولی ها امر و نهی را در مورد واحد بالجنس جایز می شمارند؛ یعنی روا است آمر به یک نوع سجده (مانند سجده برای خدا) امر و از نوع دیگر آن (سجده برای بت) نهی کند؛ اما عده ای دیگر هم چون معتزله اجتماع امر و نهی را در این مورد جایز ندانسته اند. برخی از اصولی ها نیز واحد بالجنس را از محل کلام خارج می دانند.

پیشنهاد کاربران

بپرس