کاردو

فرهنگ اسم ها

لغت نامه دهخدا

کاردو. ( اِ ) آنچه از خرمابن برآید مانند دو نعل بر هم نهاده تیزاطراف و میان آن بارِ آن نهاده. شکوفه نخستین خرما. اول بار خرما. طلع. ( مهذب الاسماء ): ضَحک ، کاردو خرما. ( مهذب الاسماء ). ضَب ، شکوفه ای که از کاردو بیرون آید. ( مهذب الاسماء ). || مقراض بزرگی که پشم را بدان میبرند. || برش پشم گوسفند. || یک قطعه ابریشم. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

۱ - مقراض بزرگی که پشم را بدان می برند . ۲ - برش پشم گوسفند . ۳ - یک قطعه ابریشم . ۴ - آنچه از خرما بن بر آید مانند دو نعل بر هم نهاد. تیز اطراف و در میان آن بار آن نهاده شکوف. نخستین خرما طلع : [ و نخل - و خرماستانها - طلعها هضیم - که کاردوی آن نازکست و نرم چنانک در دهان نمی بریزد و کارد و آن خرما باشد که نخست پیدا آید در غلاف خردک خردک چون کنجد ] . ( تفسیر کمبریج ورق )
آنچه از خرمابن بر آید

فرهنگ معین

(اِ. ) ۱ - مقراض بزرگی که پشم را بدان می برند. ۲ - برش پشم گوسفند. ۳ - یک قطعه ابریشم . ۴ - آنچه از خرمابن برآید مانند دو نعل بر هم نهادة تیز اطراف و در میان آن بار آن نهاده ، شکوفة نخستین خرما، طلع .

پیشنهاد کاربران

اگر رو حرف ( و ) نشانه ساکن باشد معنایی کورد بودن یا فرزند کورد است و اگر ساکن نباشد اسم یه گیاه است که با برنج یا همان کاردو پلاو که غذای سنتی مکریان و مهاباد است معنی میشود درکل اسم به تمام معنا کوردی است بژی کورد
کاردو نام کوردیست که به معناى کورد زاده و فرزند کورد است
کاردو یه لغت کوردیه و به معنی فرزند کورد می باشد و نباید تو زبان فارسی دنبال معنیش گشت
کاردو اسم اصیل کوردی است وهیچ ربطی به اقوام دیگه نداره که از اونجا دنبال معنیش بگردی وبه معنای کورد بودن . زاده ی کورد . فرزند کورد است
کاردو اسم کورد در زبان یونانه مثل پارس که در یونان پرسپولیسه
اسمی بسیار زیبای کوردی یعنی کوردبودن
به نظر من کاردو اسم اصیل کوردیه و بین تمام کورد زبانهای دنیا محبوبه منتها بعد اینکه کوردهای جدا شده از ایران ( در جنگ با روم ) شورش کردند و شهرشون رو از رومیان پس گرفتن رومیها برای به تمسخر گرفتن کوردها
...
[مشاهده متن کامل]
و ایرانیها معنی اسم کاردو رو به چیزهای بی ارزشی مثل پشم گوسفند و هسته خرما و اینجور چیزها پیوند زدن ( چون رومیها برای جلب رضایت کوردها اسم شهر جدید جدا شده از ایران رو کاردو گذاشته بودن ) ولی در کل معنی کورد زاده، کورد اصیل، رو میده

بنظر من کاردو یعنی پدید آورنده حکومت کورد، کورد زاده، فرزند کورد
ربطی به عربی و فارسی هم نداره که بخوایم توو فرهنگ معین دنبالش بگردیم

کاردو اسمی کردی است که هم گیاهی با خواص دارویی غذایی سنتی کاردوپلو درمناطقی ازمهابادواسم قبایلی ازکرد

بپرس