یادداشت کردن


معنی انگلیسی:
jot, record, to note (down)

مترادف ها

note (فعل)
توجه کردن، ذکر کردن، یادداشت کردن، ملاحظه کردن، ثبت کردن، بخاطر سپردن، تذکاریه یادداشت کردن، نوت موسیقی نوشتن

comment (فعل)
تفسیر نوشتن، تعبیر کردن، یادداشت کردن، تقریظ نوشتن

set down (فعل)
نوشتن، یادداشت کردن، پیاده کردن، نشاندن، بزمین گذاشتن

فارسی به عربی

ورقة

پیشنهاد کاربران

بپرس