یت

لغت نامه دهخدا

یت. [ ای ی َ ] ( ع پسوند ) در عربی جزء مؤخر مصدر صناعی اسمی است یعنی مصدری که با آن یاء نسبت و تاء تأنیث ( - یت ) آمده باشد، مانند مالکیت ، مرغوبیت ، انسانیت ، معروفیت ، حریّت ، ماهیت. ( از کلمات فارسی نیز مصدر صناعی درست می کنند مانند دوئیت ، خوبیت. اما ادبا به کار بردن این کلمات را درست نمی دانند ).

یت. [ ی ِ ] ( اِ ) نوعی از نواعم در دریاهای گرم. ( یادداشت مؤلف ).

یت. [ ی َ ] ( ضمیر ) ضمیر متصل به معنی «ات » که پس از اسمهایی که به الف و یا و واو تمام شده باشند درمی آورند، مانند عصایت و گیسویت. ( ناظم الاطباء ). اما این قول اساس علمی ندارد. و ضمیر منحصراً همان «ت » است.

فرهنگ فارسی

ضمیر متصل بمعنی ات که پس از اسمهایی که بالف و یا واو تمام شده باشند در می آورند مانند عصایت و گیسویت اما این قول اساس علمی ندارد

پیشنهاد کاربران

یت یک کلمۀ ترکی است که به صورت ریشۀ فعل بکار می رود و افعال زیادی از آن ساخته شده است امثال: یتمکyetmek = رسیدن، و. . . - یتیرمکyetirmek= رساندن، و. . . - یتیشمک yetişmek= رسیدگی کردن، و . . . -
یت yet= برسد، برسید، رسیده، رسانده شده، انتقال یافته، منتقل شده، ، ارسال شده، کفایت شده، نهایت، پایان یافته، به اتمام رسیده، به نهایت رسیده، برس، و. . . فعل امر یتمک yetmek=رسیدن، دریافت کردن، دست یافتن، انجام دادن، نائل شدن به، به انجام رساندن، تحصیل کردن، کسب موفقیت کردن، بهبودی یافتن، زیاد شدن، کفایت کردن، فایده بردن، تسخیر کردن، سود بردن، به انتها رسیدن، کسب کردن، فایده دیدن و. . . ) - maňa �et مانگا یت=به من برس - dadima �et دادیما یت= به دادم برس - maňa yetir مانگا یتیر= به من برسان - ony men yetirdim اُنی مِن یتیردیم=آن را من رساندم، آن را به اتمام رساندم - meny yetir ol yere مِنی یتیر اُل یره= من را برسان به آنجا - islegime men yetdim ایسلِگیمه مِن یتدیم = من به خواسته ام رسیدم، خواسته ام را من بدست آوردم - hemmesine yetyarهمه سینه یتیار= به همه می رسد، برای همه کفایت می کند - işlere yetişmekایشلره یتیشمک= به کارها رسیدگی کردن - کلمات ساخته شده با این پسوند عبارتند از سرایت ( سرا=سرها، اشخاص، مردم، جا، مکان، منزل، خانه، کاشانه، و. . . یت= رسیده ، منتقل شده، ارسال شده، و. . . ) =به همه جا منتقل شده، - کفایت = به قدر کافی رسیده - مالکیت=به مالک رسیده ( انتقال یافته ) - عصبانیت= به نهایت خشم رسیده - و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

در پهلوی اشکانی ما برای ساخت اسم مصدر از صفت ها، پسوند ایفت /ift/ را داشته ایم.
برای نمونه:
اَذیاوَریفت به معنای یاوری {اَذیاوَر = یاور}
آغوشتَگیفت به معنای آغشتگی {آغوشتَگ = آغشته}
آموژدیفت به معنای رحمانیت {آموژد = رحمان}
...
[مشاهده متن کامل]

اَنجوگیفت به معنای اضطراب {اَنجوگ = مظطرب}
آشوبگَریفت به معنای آشوبگری
آزادیفت به معنای آزادی
و ده ها نمونه دیگر
می پندارم پسوند ایَت /iyat/ یا اییَت /iyyat/ عربی از دگرش همین پسوند و به صورت زیر به وجود آمده است.
از ( ایفت /ift/ ) به ( ایوَت /ivat/ ) و سپس به ( اییَت و ایَت )
بنابراین اگر پارسی دوستان بپسندند می توان هر جا لازم شد از دیسه ی ( ایوَت ) برای ساخت اسم مصدر از صفت ها بهره گیری کرد.
با سپاس

بپرس