اسم - صفحه 16

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

حسیبه/hasibe/

دارنده ی نام و شرف و بزرگی، زنِ شریف در اصل و نسب


دختر

عربی
نوبهار/no (w) bahār/

آغاز فصل بهار، گل و شکوفه ی تازه روییده، ( در قدیم ) سبزه ی نو رسته، نو بهار ( از سنسکریت ) ( در قد ...


دختر

فارسی

طبیعت
محمد یاسر/m.- yāser/

ترکیب دو اسم محمد و یاسر ( ستوده و سلاخ شتر )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و یاسر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
مهستی/mahasti/

ماه خانم، ماه بانو، ( فارسی ـ عربی ) ( مَه = ماه، ستی = مخفف سیدتی )، ( اَعلام ) مهستی گنجوی [قرن ه ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، کهکشانی
مجید رضا/m.-rezā/

ترکیب دو اسم مجید و رضا ( بزرگوار و خشنود )، از نام های مرکب، مجید و رضا


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاخر/fākher/

گران بها، باارزش، عالی، نیکو


پسر

عربی
شهسوار/šah savār/

سوار دلاور، چالاک و ماهر در اسب سواری، ( = شاه سوار )، ماهر در سوارکاری، ( در قدیم ) ( به مجاز ) شخ ...


پسر

فارسی
نیکتا/niktā/

خوب، نیکو، مانند نیک، ( نیک، تا = نظیر، مانند، لنگه )، نظیر نیک، بسان نیک، ( نیک + تا = نظیر


دختر

فارسی
مهدیسا/mahdissā/

مهدیس، مانند ماه، ( مَهدیس، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مَهدیس، ( مَهدیس + ا ( پسوند نسبت ) )، منس ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
بهشته/behešte/

بهشت، ( مجاز ) زیبارو، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به بهشت، ( بهشت + ه ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی

مذهبی و قرآنی
افشان/afšān/

افشاننده، پریشان، پراکنده، آشفته، پاشان، ریزنده، آشفته و پریشان چنان که زلف، ( در گیاهی ) ویژگی ریش ...


دختر

فارسی
محمد نعیم/m.-naeim/

ترکیب دو اسم محمد و نعیم ( ستوده و نعمت )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و نعیم


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
حنیف/hanif/

راستین، مستقیم، ثابت و پایدار در دین، معتقد به اسلام، ( عربی )، درست و پاک، ( در ادیان ) معتقد به ی ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
منوره/monavvare/

منور، مؤنث منور، روشن، درخشان


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
پینار/pinār/

چشمه، ( ترکی ) به معنی چشمه، سرچشمه


دختر

ترکی

طبیعت
محمد حافظ/m.-hāfez/

ترکیب دو اسم محمد و حافظ ( ستوده و نگهبان )، از نام های مرکب، ا محمّد و حافظ


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
روزا/ruzā/

تابنده، زیبا، ( روز، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به روز، ( به مجاز ) تابنده و زیبا، ن، ک، روژا


دختر

فارسی

طبیعت
ثمر/samar/

میوه، بار، نتیجه و حاصل، ثمره


دختر

عربی

طبیعت
باراد/bārād/

غیرتمند و غیور، جوانمرد، نیرومند، ( اَعلام ) نام پسر کسی که در زمان شاپور اول می زیسته و نام او در ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
عبداللطیف/abdollatif/

بنده خداوند مهربان، بنده ی نیکویی کننده، ( عربی )، بنده ی خدای نیکویی کننده، ( اَعلام ) عبداللطیف: ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
انوش/anuš/

جاویدان، بی مرگ، بی مرگ و جاویدان، باظرافت، جاودان


پسر

فارسی
سوژین/sužin/

سوزان، نور زندگی، ( کردی ) سوختن


دختر

کردی
مرمر/marmar/

نوعی سنگ آهکی و سخت، ( مجاز ) سفید چهره و زیبا، ( در علوم زمین ) نوعی سنگ دگرگون شده ی آهکی که به ع ...


دختر

فارسی

طبیعت
آرتینا/ārtinā/

آرتین، ا ( پسوند اسم ساز ) )، منسوب به آرتین، و


دختر

فارسی
فرنام/far nām/

بهترین نام، بالاترین نام، دارای نام باشکوه و زیبا، نام یکی از سرداران شاپور


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
ملیکه/malike/

صاحب، مالک، نام همسر عمر خطاب


دختر

عربی
فالح/fāleh/

نیکوکار، ( اَعلام ) نام فقیه حَنبلی مذهب از دواسِر نَجد


پسر

عربی
مهدا/mahdā/

اول شب، پاسی از شب، آرامش شب، قسمتی از شب


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ماهره/māhere/

ماهر، استاد، زبردست، ( مؤنث ماهر )


دختر

عربی
حسان/hesān/

بسیار نیکو، بسیار خوب، نیکروی، ( اَعلام ) حسان ابن ثابت [قرن اول هجری] شاعر عرب ملقب به «شاعر پیامب ...


پسر، دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
غدیر/qadir/

آبگیر، تالاب، آبگیری است بین مکه و مدینه در ناحیه ی جحفه، روز یا واقعه غدیر که در میان مسلمانان حائ ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ثمینه/samine/

گرانبها، ارزشمند، قیمتی، نفیس، گران


دختر

عربی
محب الله/moheb(b)ollāh/

ترکیب دو اسم محب و الله ( دوستدار و خدا )، دوستدار و دوست دارنده ی خدا


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فرداد/fardād/

مولود با شکوه، زاده با شکوه و جلال، زاده ی با شأن و شکوه و شوکت، داده شکوه و جلال


پسر

فارسی
حاصل/hāsel/

نتیجه، بدست آمده، نفع، سود، باقی مانده، فراهم و موجود یا به دست آمده، آنچه در طول عمر به دست آمده ی ...


پسر، دختر

عربی

طبیعت
سپهدار/sepahdār/

فرمانده سپاه، سپهسالار، فرمانروا، پادشاه


پسر

فارسی
ناصح/nāseh/

نصیحت کننده، پند دهنده، خیرخواه، ( در قدیم ) دلسوز


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
صدرالدین/sadroddin/

پیشوای دین، دارای برتری در دین، لقبی است که به بعضی از علمای اسلام داده اند، ( اَعلام ) ) صدرالدین ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
آصفه/āsefe/

آصف، بادتدبیر و خردمند، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به آصف، ه آصف، ( منسوب به آصف )، مونث آصف، مشاور ...


دختر

فارسی، عربی
آوات/āvāt/

آرزو، خواسته، ( در کردی ) به معنی آرزو، در زبان کردی به معنی آرزو


پسر، دختر

کردی
عمادالدین/emādoddin/

تکیه گاه و ستون دین، تکیه گاه کیش و آیین، ( اَعلام ) ) عمادالدین باکالیجار: شاه [، قمری] دیلمی فارس ...


پسر

عربی
جعفر صادق/j.-sādeq/

ترکیب دو اسم جعفر و صادق ( جوی و راستگو )، جعفر: در لغت به معنای رود و رودخانه است و نیز بمعنای جوی ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شاینا/šāynā/

شاهدانه


دختر، پسر

فارسی
کاروان/kārevān/

گروه مسافرانی که باهم سفر می کنند، [مجاز] چیزی که اجزای آن به دنبال هم می آید، گروه مسافرانی که با ...


پسر

فارسی
گیلدا/gildā/

پرورش یافته مردم گیل ( گیلان )، ( گیل = قوم ساکن گیلان، دا = دادن، آفریدن، ساختن ) ( به مجاز ) پرور ...


دختر

فارسی، گیلکی، ارمنی
سراج الدین/serājoddin/

چراغ آیین، چراغ دین، ( اَعلام ) ) سراج الدین ارموی: [، قمری] متکلم مسلمان ایرانی، از مردم ارومیه، م ...


پسر

عربی
آلما/ālmā/

سیب، درخت سیب جنگلی، [درخت سیب جنگلی را در رودسر سیب، هسیب و هسی و در توالش سف و در ارسباران و آستا ...


دختر

ترکی

طبیعت
محمد مسعود/m.-maseud/

ترکیب دو اسم محمد و مسعود ( ستوده و نیک بخت )، از نام های مرکب، ا محمّد و مسعود


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
دایانا/dāyānā/

زیبا و گرانمایه مانند زر سرخ، ( دایا ( زر سرخ و طلا )، پسوند اسم سازِ ( نا ) )، به معنی مثل زر سرخ، ...


دختر

فارسی، یونانی
فرهود/farhud/

کودک پرگوشت و خوب صورت، مرد درشت اندام، پرهود، فلزی که رنگ آن به علت حرارت دگرگون شد است


پسر

عربی، فارسی
کرار/karrār/

حمله کننده، لقب امیر المومنین علی ( ع )، ( اَعلام ) از القاب و صفات حضرت علی ( ع )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه معصومه/f.-maesume/

ترکیب دو اسم فاطمه و معصومه ( رانده شده از آتش و بی گناه )، از نام های مرکب، ا فاطمه و معصومه، فاطم ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
کانیا/kāniyā/

کسی که سرچشمه و منشأ است، زایا و بارور، [کان ( به مجاز ) سرچشمه، منشأ، ی ( پسوند نسبت )، ا ( پسوند ...


دختر

کردی

طبیعت
چمن/čaman/

سبزه زار، مرغزار، زمین سبز و خرم، ( در قدیم )، باغ و بوستان مرغزار، ( در گیاهی ) نام گیاهی از تیره ...


دختر

فارسی

طبیعت
محمد طارق/m.-tāreq/

ترکیب دو اسم محمد و طارق ( ستوده و ستاره )، از نام های مرکب، ا محمّد و طارق


پسر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی
گل دانه/gol dāne/

بذر گل، آنکه ویژگی گل شدن دارد، ( مجاز ) زیبا و لطیف، ( گل، دانه = بذر )، بذرِ گل، ( به مجاز ) آن ک ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
محمد نوید/m.-navid/

ترکیب دو اسم محمد و نوید ( ستوده و خبر خوش )، از نام های مرکب، ا محمّد و نوید


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
محجوبه/mahjube/

محجوب، پوشیده، با شرم و حیا، دارای حجاب ( زن )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
پیروزه/piruze/

فیروزه، سنگ معدنی گران بها، ( = فیروزه )، در اوستا لقب هوشنگ پسر سیامک پادشاه داستانی ایران، عنوان ...


دختر، پسر

فارسی

طبیعت
وهب/vahab/

بخشش، عطا، نامی از نام های خدای تعالی، ( اَعلام ) ) وهب ابن عبدمناف: [قرن میلادی] پدر بزرگ مادری پی ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
نوا/navā/

ناله، نغمه، وسایل زندگی، روزی، یکی از مقام های اصل موسیقی، صدای موسیقیایی، ( در موسیقی ایرانی ) یکی ...


دختر

فارسی
اسنا/asnā/

بلندتر، عالی تر، ارفع، بزرگوار کردن، بلندمرتبه کردن


دختر

عربی
ایل ناز/il nāz/

افتخار ایل، نازنین ایل، ( ایل، ناز = افتخار، نوازش، زیبا )، مورد نوازش ایل، ایل ( ترکی ) +ناز ( فار ...


دختر

ترکی، فارسی
سرور 2/sarvar/

آن که مورد احترام است و نسبت به دیگران سمت بزرگی دارد، آنکه مورد احترام است و نسبت به دیگری یا دیگر ...


پسر

فارسی
ماهر/māher/

استاد، زبردست، حاذق، کار آزموده، چیره دست، متخصص، کاردان، ( عربی ) آن که در انجام کار و فن هنری است ...


پسر

عربی
ارمغان/armagān/

هدیه، تحفه، سوغات، رهاورد، تحفه ای که از جایی دیگر برند، ره آورد


دختر

ترکی
صولت/so(w)lat/

ابهت، فرّ و شکوه، هیبت، حمله، فرّ و شکوه معمولاً ناشی از برتری کسی یا چیزی بر دیگران، ( در قدیم ) ش ...


پسر

عربی
مهدخت/mah doxt/

ماه دخت، دختر ماه، ( مَه = ماه، دخت = دختر ) ( = ماه دخت )، ( مَه = ماه + دخت = دختر ) ( = ماه دخت ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
زاهده/zāhede/

زن زاهد، ( عربی )، زاهد، ( اعلام ) زاهده خاتون بانویی عارف، که در زمان خود به عقل و تدبیر و سیاست پ ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
ظفر/zafar/

نصرت، پیروز شدن، غلبه، ( عربی ) پیروزی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
حکمت/hekmat/

علم خداوند، دانش، راستی، درستی، کلام موافق حق، ( عربی )، معرفت به مسائل، خردمندی، فرزانگی، سخن اخلا ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
محمد مهیار/m.-mahyār/

ترکیب دو اسم محمد و مهیار ( ستوده و ماهیار )، از نام های مرکب، ا محمّد و مهیار


پسر

فارسی، عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی
دردانه/dor dāne/

عزیز، سوگلی، مروارید درون صدف، بسیار گرامی، ( به مجاز ) بسیار محبوب و گرامی، عزیزکرده، ناز پرورده، ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
نجما/najmā/

منسوب به نجم، ( مجاز ) زیبا و درخشان مثل ستاره، ( عربی ـ فارسی ) ( نجم = نام سوره ی پنجاه و سوم از ...


دختر

فارسی، عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی
عبدالصاحب/abdolsāheb/

بنده ی مالک، ( عربی )، بنده ی صاحب، بنده ی دارنده و مالک، ( اَعلام ) ) عبدالصاحب دجیلی ( = ابن عمرا ...


پسر

عربی
ثمینا/saminā/

منسوب به ثمین، گران بها، ( عربی ـ فارسی ) ( ثمین، الف نسبت ) منسوب به ثمین، ثمین ( عربی ) + ا ( فار ...


دختر

فارسی، عربی
عقیله/aqile/

ویژگی زن بزرگوار و گرامی، کریمه، مخدره، هر چیز گرامی، بزرگ و مهتر قو، ( عربی ) ( مؤنث عقیل )، زن بز ...


دختر

عربی
گلین/golin/

به رنگ گل سرخ، ( مجاز ) زیبا و شاداب، عروس، ( در ترکی ) /galin/ عروس


دختر

ترکی، فارسی

طبیعت، گل
ونوس/venus/

زهره، ناهید، رب النوع عشق در نزد یونانی ها، ( فرانسوی:venus )، ( در میتولوژی ) [اسطوره شناسی] ونوس ...


دختر

فرانسوی

طبیعت، کهکشانی
شیده/šide/

آفتاب، درخشان، درخشنده، ( به مجاز ) زیبارو، نام پسر افراسیاب، ( شید= خورشید، ه ( پسوند نسبت ) )، من ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت، کهکشانی
امیراحسان/a.-ehsān/

ترکیب دو اسم امیر و احسان ( فرمانروا و بخشش )، ( عربی ) امیر بخشنده، امیر نیکوکار


پسر

عربی
نیروانا/nirvānā/

آخرین مرحله سلوک در نزد بودا، انسان کامل، ( سنسکریت ) آخرین مرحله سلوک در نزد « بودا » که مرحله ی م ...


دختر

سانسکریت

مذهبی و قرآنی
ماه تابان/m.-tābān/

ترکیب دو اسم ماه و تابان ( زیبا و روشن )، آن که چهره اش مثل ماه تابان است، ( به مجاز ) زیبارو، ماه ...


دختر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
محمد سپهر/m.-sepehr/

ترکیب دو اسم محمد و سپهر ( ستوده و آسمان )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و سپهر


پسر

فارسی، عربی

طبیعت
نجمیه/najmiye/

نجم، درخشان مثل ستاره، ایّه /iyye/ ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نجم


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی، کهکشانی
شادمان/šād (e) mān/

شاد، خوشحال و مسرور، ( در حالت قیدی ) با شادی و خوشحالی، شادمانه، خوشحال، مسرور، نام برادر شیرویه، ...


پسر

فارسی
نظام الدین/nezāmoddin/

موجب نظم و آراستگی در دین، ( عربی )، نظم آورنده و نظام دهنده ی دین، موجب آراستگی دین، ( اَعلام ) ) ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
امیرعرشیا/a.-aršiyā/

ترکیب دو اسم امیر و عرشیا ( فرمانروا و ملکوتی )، از نام های مرکب، ( امیر و عرشیا


پسر

فارسی، عربی
افرا/afrā/

( به مجاز ) خوش قامت و زیبا، کلمه تحسین به معنی آفرین، مرحبا، نام نوعی درخت، ( در گیاهی )، درختی از ...


دختر

فارسی

طبیعت
محمد فاروق/m.-fāruq/

ترکیب دو اسم محمد و فاروق ( ستوده و تمیز دهنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و فاروق


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سمیع/samie/

شنونده، شنوا، نامی از نام های خدای تعالی، ( عربی )، از نام های خداوند


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
گوهرشاد/go (w) har šād/

ترکیب دو اسم گوهر و شاد ( سنگ های قیمتی و خوشحال )، ( به مجاز ) آن که ارزشمند و ارجمند و خوشحال است ...


دختر

فارسی

تاریخی و کهن، طبیعت
متینه/matine/

متین، خانم با وقار و با متانت، ( مؤنث متین )، مؤنث متین


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
امیرابوالفضل/a.-abolfazl/

ترکیب دو اسم امیر و ابوالفضل ( فرمانروا و صاحب فضل و هنر )، ( عربی ) از نام های مرکب، ( امیر و ابوا ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
طلحه/talhe/

درختی خاردار که شترها از آن می چرند، درخت موز، ( اَعلام ) ) [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام ( ص ) ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، طبیعت، مذهبی و قرآنی
فهمیده/fahmide/

باشعور، خردمند، عاقل، فهیم، لبیب، هوشیار، ( صفت فاعلی از فهمیدن )، دارای فهم، دانا، ( در حالت قیدی ...


دختر

فارسی، عربی
سالومه/sālume/

زوجه ی زبدی و مادر یعقوب کبیر و یوحنای انجیلی، صلح و آرامش، صفا و دوستی، نام خواهر مریم عذرا و خاله ...


دختر

عبری

مذهبی و قرآنی
مه بانو/meh bānu/

سرور بانوان، بزرگ زنان، بانوی بانوان


دختر

فارسی
الیار/elyār/

دوست و رفیق ایل، ( ترکی ـ فارسی ) یار و یاور ایل، یار شهر و ولایت، یاور خویشان، نام یکی از پهلوانان ...


پسر

فارسی
ذاکر/zāker/

یاد کننده، ستایش کننده حق، روضه خوان، شریف، ( عربی ) آن که خدا را ستایش می کند، آن که ذکر خدا می گو ...


پسر

عربی



انتخاب نوع اسم

انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها