اسم ترکی - صفحه 4
نور ماه
دختر
ترکی، فارسی
کهکشانی آیشیل
فروغ
دختر
ترکی آیقین
حیران، شیدا، عاشق
پسر
ترکی ایل لار
ایل ها، طایفه ها، قبیله ها
دختر
ترکی ایل نور
نورِ ایل، روشنایی ایل، ( به مجاز ) چشم و چراغ ایل
دختر
ترکی، عربی بی رسن
یکدانه، یگانه
دختر
ترکی پاپل
گیسو
دختر
ترکی تاشا
یار و شریک، ( ترکی ـ فارسی ) [تاش = داش ( پسوند ترکی که شرکت، مصاحبت یا همراهی را می رساند، معادل پ ...
دختر
ترکی تانای
ماه صبحگاهان، ماه شرح شفق، ماه سپیده دمان، ( ترکی )، ( اَعلام ) نام شهری در کلامسی در ایالت نیور فر ...
دختر
ترکی
طبیعت، کهکشانی تیل او
بزرگ
پسر
ترکی ایلار
مانند ماه، دختری که مانند ماه زیباست
دختر
ترکی ایلایدا
پری دریایی
دختر
ترکی ایلتای
همتای ایل
پسر
ترکی ایلحان
خان و بزرگ ایل
پسر
ترکی ایلدنیز
پادشاه دریا
پسر
ترکی ایلدیر
روشنایی
دختر
ترکی ایلدیریم
ایلدرم، تندر، آذرخش، رعد وبرق
پسر
ترکی ایلسانا
السانا، همانند ایل، ( = السانا )
دختر
ترکی، فارسی ایلشاد
ایل و طایفه شاد، موجب شادی ایل و طایفه
پسر
ترکی، فارسی آیلما
تاب ماه
دختر
ترکی ایلنار
آتش ایل، زیباروی ایل، ( ایل، نار = آتش )، ( به مجاز ) موجب روشنایی و گرمای ایل
دختر
ترکی، عربی ایلوش
طایفه دار و اهل خانواده
پسر
ترکی ایلکان
فرمانده ایل
پسر
ترکی ایلکای
اولین ماه، اولین زیبا
دختر
ترکی ایلکین
اولین، نخستین، نسختین، جلوتر از همه
پسر
ترکی ایلیاز
سالی که سراسر بهار است، کسی که در تمام فصل های سال برای او بهار است
پسر
ترکی ایلیانا
دختر بسیار زیبا
دختر
ترکی ایماز
بی رنج و غصه
پسر
ترکی آینام
دارای صورت و ظاهر ماه، زیباروی، [آی = ماه، نام = ( در قدیم ) ( به مجاز ) نشان، اثر، صورت، ظاهر، مشه ...
دختر
ترکی، فارسی سامال
نسیم
دختر
ترکی سرنای
هاله دور ماه و خورشید
دختر
ترکی سوگی
محبت
دختر
ترکی برگین
مانند برگ گل
دختر
ترکی، فارسی برکای
درخشندگی نور ماه
دختر
ترکی گولر
خندان
دختر
ترکی نوبان
شاهزاده
پسر
ترکی آبادان
برپا، آباد
پسر
ترکی آتابای
پدربزرگ، نام یکی از طوایف بزرگ ترکمن در ایران، آتا ( ترکی ) + بای ( چینی )
پسر
ترکی، چینی آداش
آتاش، همنام، هم اسم
پسر
ترکی آرکان
کسی که سرشت و خون او پاک است، به معنی کسی که سرشت او پاک است و کسی که خون او پاک است
پسر
ترکی بورلا
خوش قامت
دختر
ترکی بکیاش
بکتاش
پسر
ترکی بی بی ماه
بی بی ( ترکی ) + ماه ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی بی بی ناز
بی بی ( ترکی ) + ناز ( فارسی )، بی بی عنوانی احترام آمیز برای زنان سالخورده
دختر
فارسی، ترکی پارلار
درخشان، منور، پخش کننده نور
دختر
ترکی آبار
هیبت، سرفراز، باشکوه و ایستادگی
پسر
ترکی آنیت
مجسّمه، تندیس یادبود
پسر
ترکی پویراز
باد صبا که از جانب شمال می وزد
پسر
ترکی تاج بی بی
ملکه، شاهزاده خانم
دختر
فارسی، ترکی تاشکین
سیل، جوشان و خروشان
پسر
ترکی تالای
دریا
پسر
ترکی تانریا
برای خدا
پسر
ترکی تانریلا
همراه خدا
دختر
ترکی تانسو
زلالی چشمه، تمیزی و پاکی، زیبایی، تمیزی و پاکی و زیبایی، تمیزی، پاکی، شبنم صبحگاهی
دختر
ترکی تانیش
آشنا، فامیل
پسر
ترکی تانیل
معروف و مشهور
پسر
ترکی تایسز
بی نظیز، بی همتا، تک، ( تای= لنگه، همتا و نظیر، سز = بدون )، در مجموع به معنی بی نظیر
دختر
ترکی تایماه
مانند ماه
دختر
ترکی
کهکشانی تاینور
مانند نور
پسر
ترکی تلناز
موی قشنگ، نام دخترانه ترکی به معنی " موی قشنگ"
دختر
ترکی تورکای
ماه ترک
دختر
ترکی توشار
مبتلا، پابند
پسر
ترکی توماژ
پوست چرم دباغی شده و خوشبو
پسر
ترکی آق بانو
بانوی سپید، کسی که چهره ای زیبا و سفید دارد، آق ( ترکی ) + بانو ( فارسی )
دختر
ترکی، فارسی آلتون
زر، طلا، آلتنای، طلای ناب
دختر
ترکی آنار
به خاطر آورنده
پسر
ترکی آنی
خاطره
دختر
ترکی آی
ماه
دختر
ترکی آی بک
بت، صنم
پسر
ترکی ایبک
ماه بزرگ، یا آن که ماه او را بزرگ ساخته است
پسر
ترکی
کهکشانی آیقان
( آی + قان ) کسی که خونش مثل ماه شفاف و تمیز است اصیل، نجیب
پسر
ترکی آیکان
نجیب، اصیل، آیکان = آیقان ( آی + قان ) کسی که خونش مثل ماه شفاف و تمیز است اصیل
پسر
ترکی بیگم
ملکه مادر، عنوان زنان ارجمند، خانم، خاتون، به صورت پسوند همراه با بعضی نامها می آید و نام جدید می س ...
دختر
ترکی جانسو
آب حیات دهنده و زندگی بخش
دختر
ترکی، فارسی جانلی
جاندار، زنده، جان ( فارسی ) + لی ( ترکی ) جاندار
پسر
ترکی، فارسی چاولان
آبشار
پسر
ترکی
طبیعت خانم گل
خانمی که از زیبایی و لطافت چون گل است، خانم ( ترکی ) + گل ( فارسی ) خانمی که از زیبایی و لطافت چون ...
دختر
ترکی، فارسی
گل خانوم
خانم، کلمه خطاب به زنان و دختران، زن بزرگ زاده و شریف، خاتون، به صورت پسوند و پیشوند همراه با بعضی ...
دختر
ترکی دالغا
موج
دختر
ترکی داملا
قطره
دختر
ترکی دامور
آواز نرم و لطیف
پسر
ترکی، فارسی دلانا
آرامش مادر، عزیز مادر
دختر
ترکی، فارسی دلهان
پادشاه دل
دختر
ترکی، فارسی دورسین
باقی بماند
دختر
ترکی دویغو
احساس
دختر
ترکی دیلک
آرزو، آمال، خواسته، تمنا، خواهش
دختر
ترکی رزآنا
رز مادر
دختر
ترکی، فرانسوی
گل توسن
اسب سرکش
پسر
ترکی ژالین
شعله آتش
دختر
ترکی سئودا
عشق و علاقه
دختر
ترکی سئوگی
عشق، محبت
دختر
ترکی ساتکین
ساتگین، پیاله بزرگی که با آن شراب می خورده اند، شراب، محبوب، مطلوب
پسر
ترکی ساچلی
زلف زیبا، دختری با گیسوانی بلند
دختر
ترکی سارالماز
نا پژمردنی، بدون خزان
دختر
ترکی سارمان
قوی هیکل، تنومند
پسر
ترکی سارمین
باحیا و محجوب
پسر
ترکی ساروین
تحفه و هدیه
پسر
ترکی ساریناز
دختر نازدار و زیبا
دختر
ترکی ساغمان
مقاوم، دارای استقامت
پسر
ترکی ساغون
پیمانه، وسیله اندازه گیری
پسر
ترکی