اسم دختر با حرف ی

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

یسنا/yasnā/

ستایش، پرستش، نماز، جشن، نام مهم ترین بخش از پنچ بخش اوستا، ( اوستایی ) هم ریشه با یشت، در لغت به م ...


دختر

اوستایی، پهلوی
یونس/yuno (e) s/

کبوتر، دهمین سورۀ قرآن کریم، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل، ( سریانی ) ( اَعلام ) ) سوره ی دهم از ...


پسر، دختر

عبری

مذهبی و قرآنی
یگانه/yegāne/

یکتا، بی نظیر، بی همتا، صمیمی، همدل، یک رنگ، تنها، منحصر به فرد، ( در قدیم ) یک، یکی، واحد، تنها و ...


دختر

فارسی
یاسمن/yāsaman/

نام گلی خوشبو، ( در گیاهی ) درختچه ای زینتی دارای گل های درشت و معطر به رنگ های سفید، زرد و قرمز، گ ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
یلدا/yaldā/

میلاد، طولانی ترین شب سال، شب اول ماه دی، چله بزرگ زمستان که تقریبا با ولادت حضرت مسیح ( ع ) همزمان ...


دختر

فارسی، سریانی

طبیعت
یاسمین/yāsamin/

نام گلی خوشبو، یاسمن، ( = یاسمن )


دختر

فارسی

طبیعت، گل
یکتا/yektā/

یگانه، بی نظیر، بی همتا، تنها، صمیمی، یک رنگ، بی ریا، فرد، منفرد، ( در قدیم ) ( به مجاز ) جدا، بی ن ...


دختر، پسر

فارسی، کردی

تاریخی و کهن، هنری
یسرا/yosrā/

آسان، فراخی، به سهولت، گشایش، راحتی، به آسانی، ( در قدیم ) چپ، طرف چپ در مقابلِ یمنی


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
یاس/yās/

نام گلی زینتی و بسیار خوش بو با رنگ های زرد، سرخ، سفید و بنفش، گل منسوب به حضرت زهرا ( س )، ( در گی ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل، مذهبی و قرآنی
یمنا/yomnā/

سمت راست، مبارک، بسیار با برکت، ( در قدیم ) راست، در مقابلِ یسری، ( عربی، یُمنی ) ( در قدیم ) راست، ...


دختر

عربی
یگانه زهرا/y.-zahrā/

ترکیب دو اسم یگانه و زهرا ( بی همتا و درخشنده روی )، از نام های مرکب، یگانه و زهرا، زهرای یگانه و ب ...


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
یاسمن زهرا/y.-zahrā/

ترکیب اسم یاسمن و زهرا، ( فارسی ـ عربی ) از نام های مرکب، یاسمن و زهرا


دختر

عربی
یاسمینا/yāsaminā/

منسوب به یاسمین، گلی خوشبو، ( یاسمین، ا ( پسوند نسبت ) ) منسوب به یاسمین، یاسمین و یاسمن، یاس و مین ...


دختر

فارسی

طبیعت، گل
یوکابد/yukābod/

خداوند مجد و بزرگ، به معنی «خداوند مجداست»، ( اَعلام ) مادر هارون و موسی و مریم و عمه ی زوجه ی عمرا ...


دختر

عبری

مذهبی و قرآنی
یانا/yānā/

نیکی رسان، ( به مجاز ) زیبا و درخشان، نکویی بخش، در حال اشتعال


دختر

ترکی، اوستایی
یاسینا/yāsinā/

منسوب به یاسین، ( یاسین، ا ( پسوند نسبت ) ) منسوب به یاسین، مرکب از یاسین بعلاوه پسوند فارسی


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
یارا/yārā/

توانایی، قدرت، جرأت، فرصت، جسارت، مجال، جرآت


دختر، پسر

فارسی
یاشیل/yāšil/

سبز کبود، سبز چمنی، کبود، سبز


دختر

ترکی
یگانه فاطمه/y.-fāteme/

ترکیب دو اسم یگانه و فاطمه ( بی همتا و رانده شده از آتش )، از نام های مرکب، یگانه و فاطمه


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
یاس فاطمه/y.-fāteme/

ترکیب دو اسم یاس و فاطمه ( گلی خوشبو و رانده شده از آتش )، از نام های مرکب، یاس و فاطمه


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
یاد/yād/

خاطره، حافظه، یادآوری، ( درقدیم ) بر زبان آوردن نام خدا، ذکر، ( در قدیم ) بر زبان یا به قلم آوردن ن ...


دختر

فارسی
یاری

کمک، همراهی


دختر

فارسی
یسنی

نگارش اشتباه کلمه یسنا، و یسنا به معنی حمد و ستایش خداوند و نام یکی از بخش های اوستا است


دختر

فارسی
یغما/yaqmā/

غارت، تاراج، مالی که از غارت به دست آمده است، ( اَعلام ) ) یغما قومی از نژاد ترک، که در آسیای میانه ...


پسر، دختر

ترکی
یادمهر/yād mehr/

یادآورنده ی دوستی و محبت، یاد و خاطره ی مهر و محبت و دوستی، خاطره مهربانی، خاطره خورشید، بانویی که ...


دختر

فارسی
یاردخت/yār dokht/

دختر همدم و مونس، ( یار، دخت = دختر )، دخترِ معشوق، ( به مجاز ) دختر قرین و همراه، دخترِ کمک کننده ...


دختر

فارسی
یارسانا/yarsana/

مانند یار


دختر

فارسی
یارن/yaren/

دوست و یار نزدیک


دختر

ترکی
یارناز/yar-naz/

یار زیبا


دختر

فارسی
یارنوش/yar-nosh/

یاری که چون عسل شیرین و دلنشین است


دختر

فارسی
یارین/yarin/

خوشحالی


دختر

عبری
یاس گل/y.-gol/

دختر زیبارو، ( = گل یاس، یاس )، دختری که مانند گل یاس خوش چهره و زیباست


دختر

فارسی
یاس ناز/yās nāz/

زیبارو، ( به مجاز ) به زیبایی و طراوت یاس


دختر

فارسی
یاسما

منسوب به یاسمن، مرکب از یاسم ( یاسمن ) + الف نسبت


دختر

فارسی
یاسمن دخت/y.-dokht/

دختر زیبا و با طراوت، ( یاسمن، دخت = دختر )، دختر یاسمن گونه، ( به مجاز ) دختر زیبا و با طراوت و مع ...


دختر

فارسی، عربی
یاسمن زینب/y.-zeynab/

ترکیب دو اسم یاسمن و زینب ( گلی خوشبو و آراستن )، از نام های مرکب، یاسمن و زینب


دختر

فارسی، عربی
یاسمن فاطمه/y.-fāteme/

ترکیب دو اسم یاسمن و فاطمه ( گلی خوشبو و رانده شده از آتش )، از نام های مرکب، یاسمن و فاطمه


دختر

فارسی، عربی
یاسمین زهرا/y.-zahra/

ترکیب دو اسم یاسمین و زهرا ( یاسمن و روشن تر )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
یاسمینه/yāsamine/

نام گلی خوشبو، ( یاسمین، ه ( پسوند نسبت ) ) منسوب به یاسمین، یاسمین و یاسمن


دختر

فارسی
یاشگین/yashgin/

روز بارانی


دختر

ترکی
یاشلار/yashlar/

اشک ها


دختر

ترکی
یاغمور/yaghmur/

باران


دختر

ترکی
یانار/yānār/

فروزان، مشتعل، سوزان، قابل اشتعال، آتش فشان


دختر

ترکی
یثنا/yasna/

ستوده


دختر

فارسی
یزدان دخت/y.-dokht/

دختر الهی، ( یزدان، دخت = دختر ) ( به مجاز ) دختری که خدا عطا فرموده است


دختر

فارسی
یشما/yašmā/

نوعی سنگ قیمتی به رنگ های مختلف، ( به مجاز ) زیبا، ارزشمند و قیمتی، ( معرب ـ فارسی ) ( یشم = نوعی س ...


دختر

فارسی، عربی
یلدیز/yaldiz/

ستاره


دختر

ترکی

کهکشانی
یهدا/yahda/

خدا میداند


دختر

عبری
یوتاب/yotab/

نام خواهر آریوبرزن پادشاه آذربادگان


دختر

فارسی

تاریخی و کهن
یوریل/yoril/

نام یکی از فرشتگان مقرب خداوند


دختر

عبری

مذهبی و قرآنی
یولدوز

مثل ستاره


دختر

ترکی
یکتافاطمه/y.-fāteme/

ترکیب دو اسم یکتا و فاطمه ( بی نظیر، رانده شده از آتش )، از نام های مرکب، یکتا و فاطمه


دختر

عربی
یکمال

ثروت تقسیم نشدة، دوست جان‏جانی ( نگارش کردی


دختر

کردی
یکیتی/yekiti/

اتحاد، اتحاد ( نگارش کردی


دختر

کردی
ییلدیز/yildiz/

ستاره


دختر

ترکی

کهکشانی
یارگل/yar-gol/

یاری که چون گل زیباست


دختر

فارسی

گل
یاز/yāz/

نمو کننده و بالنده، ( در گیاهی ) درختی که شاخه های خود را بگستراند، ( در ترکی ) فصل بهار


دختر

ترکی، فارسی
یافا/yafa/

زیبایی، جمال، نام شهری قدیمی در ساحل مدیترانه


دختر

عبری
یامور/yamur/

باران


دختر

ترکی
یامین/yamin/

نام همسر یعقوب ( ع )


دختر

عبری

مذهبی و قرآنی
یانیک/yānik/

نام طایفه های ترکمن، ( اَعلام ) نام یکی از طایفه های ترکمن ساکن ایران


دختر

فارسی
یرحا/yarha/

نام مادر حضرت موسی ( ع )، نام مادر موسی ( ع )


دختر

عبری

مذهبی و قرآنی
یزدان داد/y.-dād/

خداداد، عدل الهی، ( اَعلام ) نام پسر شاپور سیستانی، یکی از دستیارانِ ابومنصور المعمری در جمع آوری ش ...


پسر، دختر

فارسی
یسری

مایه گشایش و آسانی، دختر خوش قدم


دختر

عربی
یغماناز/yaghma-naz/

نام دختر پادشاه چین که همسر بهرام گور بود، یغما ( ترکی ) + ناز ( فارسی ) یغما، نام دختر پادشاه چین ...


دختر

ترکی، فارسی
یلدوز/yaldoz/

ستاره، اولدوز


دختر

ترکی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر