اسم دختر عربی با حرف ب

پارسا، پاکدامن، لقب حضرت فاطمه ( س ) و حضرت مریم ( س )، کسی که از دنیا منقطع شده است و به خدا پیوست ...

شوق، شادمانی، زیبایی، رونق، تازگی، خوشرنگی، نشاط

ماه شب چهاردهم، زیبارو، ( بدر = ماهی که به صورت دایره ی کامل دیده می شود، منسوب به بدر یا ماه شب چه ...

منسوب به بدر، ماه تمام، بارانی که پیش از زمستان ببارد، بارانی که پیش از سرما بیاید، بدر بودن، ماه ت ...

تابان، نیکو، زیبا، روشن، فاخر، شکوه مند

بشارت، خبر خوب، مژده، مژدگانی، از واژه های قرآنی ( یونس: )، دختر خوش خبر، بانوی خوش یمن

شیشه شفاف، beryllos )، ) نوعی ماده ی معدنی جامد و شفاف مانند شیشه، آنچه از جنس شیشه ی شفاف خوب است، ...

دختر هدایت شده، دختری که در راه راست است

مونث بدیع، جدید، تازه، زیبا، جالب، شگفت انگیز، نادر، آفریننده، مؤنث بدیع

روشن، آشکار، درخشان، تابان، مشهور، ( مؤنث باهر )، باهر

ماه زمانه، ماه روی روزگار، ( به مجاز ) زیباروی زمانه

بی مانند، بی همتا، یگانه، بی ( فارسی ) + نظیر ( عربی ) بی مانند

مژده، خبر خوش، مژده دادن، مژده آوردن، ( در ادبیات عرفانی ) بشارت به وصل حبیب به سوی حبیب است

بینا و آگاه، ( بصیر، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به بصیر، منتسب به دانایی، ( به مجاز ) دختری که بینا ...

بینایی، آگاهی، زیرکی، ( به مجاز ) آگاهی داشتن از امری و جزئیات آن را در نظر داشتن، آگاهی و دانایی، ...

مونث بسام، زن خنده رو، ( مؤنث بَسام )

مونث باقی، باقیات و صالحات، ( مؤنث باقی )، عمل صالح، آن که یا آنچه وجود دارد، موجود، پاینده، پایدار

صحرا، بیابان

ماه رو، زیبارو، مه رو، ( به مجاز ) کسی که زیبایی آن چون ماه است

دختر پاکیزه و پاکدامن، ( بَری = پاکیزه، مبرا، دخت = دختر )، دختر پاکیزه و پاکدامن و مبرا از گناه

منسوب به بلور، ( بلور، ان ( پسوند نسبت ) )

دختر زنِ نیکو، دختری که از زن نیکو متولد شده است

ترکیب دو اسم بهار و زهرا ( فصل اول سال خورشیدی و روشن تر )، از نام های مرکب، ه بهار و زهرا

ترکیب دو اسم بهار و فاطمه ( فصل اول سال خورشیدی و رانده شده از آتش )، از نام های مرکب، ه بهار و فاط ...

بهترین نور

بنا کننده، مؤسس، بنیانگذار

زن صاحب جمال و زیبا، ( مصغر بَثنَه یا بَثنَة )، به معنای مرغزار، زمین نرم و هموار، ( اَعلام ) ) نام ...

شریف، زیبا، زن سنگین کفل، بزرگ سرین

پرتو، نور، روشنی

بشارت، مژده، مژدگانی، از واژه های قرآنی ( یونس : )

برانگیختن و به کاری واداشتن، زنده کردن، انتصاب پیامبر اسلام ( ص ) به مقام نبوت از سوی خداوند

شفاف و درخشان مانند بلور، بلوری، به شکل بلور، ساخته شده از بلور، ( به مجاز ) شفاف و درخشان، بلور ( ...