غلامرضا تختی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] تختی، غلامرضا، ملقب به «جهان پهلوان»، از قهرمانان بنام ورزش کشتی ایران و از شخصیت های بسیار محبوب مردم بود.
در پنجم شهریور ۱۳۰۹ در تهران به دنیا آمد.به روایتی اجدادش اهل همدان و به روایتی دیگر اهل کرمانشاه بودند.چون پدربزرگ او، حاج قلی بنشن فروش، در دکانش بر تخت بلندی می نشسته، به حاج قلی تختی شهرت یافته است.او در سفر مکه به دست راهزنان کشته شد. پدرش، حاج /ارباب رجب (متوفی فروردین ۱۳۳۷)، در جنوب تهران یخچال طبیعی داشت.در جریان احداث راه آهن در عصر پهلوی اول، یخچال های او را تصرف کردند و انبار توشه راه آهن را در زمین های او ساختند.وی ناگزیر خانه و زندگی اش را فروخت، و در پی آن، وضع روحی اش دگرگون و در سال های پایانی عمر وضع دماغی اش هم مختل شد.می گویند ظلم و ستمی چنین آشکار که بر پدرش رفته بود یکی از علت های گرایش سیاسی غلامرضا تختی به ضدیت با نظام حاکم و یکی از دلایل نوع دوستی و کمک او به دیگران بوده است
تحصیلات
تختی تحصیلات ابتدایی را در دبستان حکیم نظامی و دوره اول متوسطه را در دبیرستان منوچهری گذراند، اما تحصیلات خود را به پایان نبرد.
شروع ورزش
تختی نزد استاد ابراهیم نجّار به آموختن نجاری پرداخت و ظاهراً به راهنمایی او، که ورزشکاری باستانی کار بود، به ورزش های باستانی روی آورد و در این ورزش چنان مهارت یافت که سال ها بعد زنگ زورخانه ها به نشانه احترام، برای او به صدا درآمد و در سال های ۱۳۳۵ و ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ش بازوبند پهلوانی ایران به او تعلق گرفت و پهلوانی صاحب زنگ و ضرب شناخته شد. تختی از شانزده سالگی به آموختن کشتی آزاد و فرنگی روی آورد. حسین رضی خانی، مسئول باشگاه پولاد، به استعداد خاص او در کشتی پی برد.
نخستین مربی
...

پیشنهاد کاربران

غلامرضا تختی فیلمی در، سبک زندگی نامه ای و ورزشی به کارگردانی بهرام توکلی، تهیه کنندگی سعید ملکان و به قلم بهرام توکلی و سعید ملکان محصول سال ۱۳۹۷ است. این فیلم در نخستین روز از سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر رونمایی شد.
...
[مشاهده متن کامل]

با شرکت در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر این فیلم توانست در ۱۰ بخش کاندید کسب سیمرغ بلورین شود که در نهایت موفق شد در دو بخش سیمرغ بلورین را از آن خود کند.
این فیلم در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ در سینماهای ایران اکران شده است.
سکانس های تلخ پایانی این فیلم با آواز سوزناک محمد معتمدی خوانده شده و از شعری از رهی معیری است.
داستان فیلم غلامرضا تختی با قرائت و امضای وصیت نامه آغاز می شود، سپس با فلاش بک ( رجعت به گذشته ) از دوران کودکی اش را که در فقر شدید و در آلونک های خانی آباد جنوب تهران می گذراند. پدرش رجب خان یخچال دار قدیمی داشت که در طرح گسترش راه آهن مصادره می شود و این امر فقرشان را تشدید می کند و کار پدر را به جنون می کشاند.
غلامرضا که به کشتی علاقه داشت در گام های اولیه اش برای کشتی گیر شدن در دوران نوجوانی ناکام می ماند و هنگام کار در تأسیسات نفتی مسجد سلیمان به تنهایی شروع به تمرین می کند. او سرانجام کارگری در مناطق نفتی را رها می کند، به تهران نزد خانواده اش برمی گردد و در باشگاه پولاد عبدالحسن فعلی معروف به حاج فعلی، مربی کشتی این باشگاه استعدادش را کشف می کند. غلامرضا به سرعت به عضویت در تیم ملی کشتی ایران در می آید و در دوران جوانی نخستین بار در مسابقات کشتی هلسینکی ۱۹۵۱ مدال نقره و در المپیک ملبورن ۱۹۵۶ مدال طلا می گیرد. تختی همزمان با افتخارات ورزشی به خاطر مردم داری و روحیه ای که درکمک به مستمندان داشت به محبوبیت های فراوانی می رسد و در عین حال با مسائل زندگی خصوصی و خانوادگی اش هم درگیر است.
موفقیت تختی در میدان های ورزشی حسادت های هم تیمی های او را برمی انگیزد، و محبوبیتش در میان مردم باعث ایجاد حساسیت در حکومت می شود، به خصوص که او گرایشی به جبهه ملی و مصدق داشت. کارشکنی های دوجانبه ( حسادت های ورزشی و کارشکنی ) همراه با چند ناکامی در اواخر دوران ورزشی اش، تختی را سرخورده و خسته می کند و ازدواجش در ۱۲ آبان ۱۳۴۵ هم نه تنها تغییری در وضعیت او نمی دهد بلکه به دلیل اختلاف های او با همسرش این وضعیت تشدید می شود. تولد پسرش بابک در شهریور ۱۳۴۶ نیز تأثیری در وضعیت او ندارد و سرانجام جهان پهلوان غلامرضا تختی در هفدهم دی ۱۳۴۶ و دو روز پس از تنظیم وصیت نامه اش در دفترخانه ای، در اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک تهران با خوردن دارو دارفانی را وداع گفت.

غلامرضا تختی
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/غلامرضا_تختی_(فیلم)

بپرس