دیکشنری

امتیاز
امتیاز در دیکشنری
٤٠٧,٥٧٤
رتبه
رتبه در دیکشنری
٨
لایک
لایک
٤٣,٦٧٥
دیس‌لایک
دیس‌لایک
١٥,٠٤٣

بپرس

امتیاز
امتیاز در بپرس
١٠
رتبه
رتبه در بپرس
٤,١٣٣
لایک
لایک
١
دیس‌لایک
دیس‌لایک
٠

جدیدترین پیشنهادها

تاریخ
٢١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

خرگوش کنایه از شرم مرد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : لیکن چه کنم آه که خرگوش فروخت. سوزنی.

تاریخ
٢١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

خرگوش کنایه از شرم مرد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : لیکن چه کنم آه که خرگوش فروخت. سوزنی.

تاریخ
٢١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

خرگوش کنایه از شرم مرد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : لیکن چه کنم آه که خرگوش فروخت. سوزنی.

تاریخ
٢١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

خرگوش کنایه از شرم مرد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : لیکن چه کنم آه که خرگوش فروخت. سوزنی.

تاریخ
٢١ ساعت پیش
دیدگاه
٠

خرگوش کنایه از شرم مرد. ( یادداشت بخط مؤلف ) : لیکن چه کنم آه که خرگوش فروخت. سوزنی.

جدیدترین ترجمه‌ها

ترجمه‌ای موجود نیست.

جدیدترین پرسش‌ها

پرسشی موجود نیست.

جدیدترین پاسخ‌ها

٠ رأی
تیک ٢ پاسخ
١٤٠ بازدید

معنی کلمه یPanexperientialism در یک‌متن فلسفی چی میتونه باشه؟؟؟؟

٥ ماه پیش
١ رأی

همه تجربی انگاری

٥ ماه پیش