اسم دختر عربی - صفحه 7

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

فاخته/fāxte/

پرنده ای خاکی رنگ کوچکتر از کبوتر، از اصول موسیقی قدیم، پرنده ای از خانواده ی کبوتر، کوکو، صلصل، فا ...


دختر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن، طبیعت، هنری
لطیف/latif/

نرم و ظریف، ملایم، زیبا، از صفات خدا، نرم و خوشایند، ظریف و زیبا، ملایم و خوش آهنگ، ( به مجاز ) چاب ...


دختر، پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
اصیلا/asilā/

منسوب به اصیل، نجیب، پاک نژاد، ( اصیل، ا ( پسوند نسبت ) )، ( اصیل )، با نوی با اصالت مرکب از اصیل + ...


دختر

فارسی، عربی
راحمه/rāheme/

رحم کننده، رحمت آورنده، ( مؤنث راحم ) به معنی رحمت آورنده و دل سوزاننده


دختر

عربی
نسیما/nasimā/

منسوب به نسیم، باد ملایم، بوی خوش، ( نسیم، ا ( پسوند نسبت ) )، و نسیم


دختر

فارسی، عربی

طبیعت
موحده/movahhede/

یکتاپرست، توحیدگرا، خداشناس، ( مؤنث موحد )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
دلیله/dalile/

راهنما، هدایت کننده، معشوقه، راه روشن، ( اَعلام ) ( در تورات ) ( به معنی معشوقه ) معشوقه ی شمشون، ک ...


دختر

عربی، عبری

تاریخی و کهن
محلا/mohallā/

آراسته، مزین


دختر

عربی
منزلت/manze(a)lat/

اعتبار، مقام، جایگاه، مرتبه، ارزش و اهمیت، درجه، نظم و انضباط، حد، پایه


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ام فروه/omme farve/

نام دختر امام موسی کاظم ( ع ) و مادر امام جعفرصادق ( ع )، ( اَعلام ) ) مادر امام جعفر صادق ( ع )، ) ...


دختر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
ایما/imā/

اشاره، گوشه، کنایه، رمز، چیزی را با حرکتِ دست یا چشم و ابرو نشان دادن، بیان موضوعی به طور رمز یا خل ...


دختر

عربی
فاطمه طهورا/f.-tahurā/

ترکیب دو اسم فاطمه و طهورا ( رانده شده از آتش و پاک )، از نام های مرکب، فاطمه و طهورا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
شلاله/šalāle/

آبشار، فواره، شلال، فوّاره


دختر

ترکی، عربی

طبیعت
جلاله/jalāle/

بزرگوار، عظمت، بزرگی، ( مؤنث جلال )، جلال


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
مزین/mozayan/

تزیین شده، آراسته، [این کلمه چنانچه مزَیِن /mozayyen/ تلفظ شود به معنی «آرایشگر» است]


دختر

عربی
عقیق/aqiq/

نام سنگی قیمتی به رنگ زرد و صورتی یا جگری، سنگی سلیسی و آبدار و قیمتی، که رنگ سرخ آن بسیار جالب است ...


دختر

عربی

طبیعت
رافع/rāfe‛/

فرازنده، دادخواه، رساننده حدیث از حضرت رسول ( ص )، ( در قدیم ) رفع کننده، از میان برنده و نابود کنن ...


پسر، دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
نازنین کوثر/n.-ko(w)sar/

ترکیب دو اسم نازنین و کوثر ( با ارزش و بخشنده )، از نام های مرکب، نازنین و کوثر


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
رزینا/razinā/

بانوی با وقار، متین، موقر، خوش نظر، خو، ( رَزین، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به رَزین، ـ رَزین، و، شی ...


دختر

فارسی، عربی
آمال/āmāl/

آرزوها، خواسته ها، دوست داشتنی ها، جمع امل، امیدها


دختر

عربی
متانت/metānat/

حالت استواری و سنگینی در رفتار، حالت استواری و سنگینی در رفتار همراه با پرهیز از نشان دادنِ هیجان ه ...


دختر

عربی
اسوه/osveh/

پیشوا، رهبر، مقتدا، خصلتی که شخص بدان لایق مقتدایی گردد، از واژه های قرآنی


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
منیراعظم/monir aezam/

ترکیب دو اسم منیر و اعظم ( درخشان و بزرگوارتر )، درخشندگی و تابندگی زیاد، ( به مجاز ) بسیار زیبارو


دختر

عربی
نهایت/na(e)hāyat/

پایان، انتها، آخرین، بالاترین، بیشترین، بالاترین حد چیزی


دختر

عربی
ساجده زهرا/s.-zahrā/

ترکیب دو اسم ساجده و زهرا ( سجده کننده و درخشنده روی )، از نام های مرکب، ی ساجده و زهرا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
هدیل/hadil/

صدای کبوتر وحشی، بانگ کبوتر ( بخصوص کبوتر وحشی )، بانگ قمری


دختر

عربی

پرنده، طبیعت
ارشا/aršā/

چالاک و گریز پا، دلیرمرد، ( عربی )، آهو بره ای که قوی گردد و همپای مادر بدود، [در ایران باستان ارشا ...


پسر، دختر

عربی، فارسی

طبیعت
شریعه/šariee/

شریعت، محل برداشتن آب از رودخانه، ( در قدیم ) محل در آمدن به آب، محل برداشتن آب از رودخانه و مانند ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
هنیا/haniyā/

گوارا باد، نوش باد، به فتح ه


دختر

عربی
سروراعظم/s.-aezam/

ترکیب دو اسم سرور و اعظم ( بزرگ و بزرگوارتر )، از نام های مرکب، سرور و اعظم


دختر

فارسی، عربی
تالیا/tāliyā/

تلاوت کننده قران، ( اسم فاعل مؤنث از مصدر تلاوت ) قرائت کننده ی قرآن، ( عربی ـ فارسی ) ( تالی + الف ...


دختر

عربی، فارسی

مذهبی و قرآنی
نگین زهرا/n.-zahrā/

ترکیب دو اسم نگین و زهرا ( گوهر و نیکو )، از نام های مرکب ی نگین و زهرا


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
نعیما/naeimā/

تخلص نعمت سمرقندی شاعر قرن یازدهم، ( نعیم، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نعیم، ن نعیم، ( عربی ـ فارس ...


دختر، پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
صداقت/se (a) dāqat/

راستی و درستی، دوستی، ( در عرفان ) نزد اهل سلوک پایداری دل در وفا و جفا و منع و عطا است


دختر، پسر

عربی
مبینه/mobine/

آشکار، روشن، آشکار کننده، ( مبین، ه ( پسوند نسبت ) )، منسوب به مبین، ( مبین )


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
اشواق/ašvāq/

شوق ها، آرزومندی ها


دختر

عربی
روسانا/rusānā/

مانند چهره، مثل رخ، ( رو، سان، الف اسم ساز ) مانند روی و چهره، ( رو + سان + الف اسم ساز ) به معنی م ...


دختر

عربی، فارسی
جمانه/jomāne/

یک دانه مروارید، یک دانه لؤلؤ، ( اَعلام ) نام دختر ابوطالب و خواهر حضرت علی ( ع )


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
آنیه/āniye/

از واژه های قرآنی، ظرف ها، جمع اناء، ظروف


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
طریفه/tarife/

نو، تازه


دختر

عربی
ذلفا/zalfā/

دختر سفید روی، ( اَعلام ) شاعره معاصر خلفای عباسی، دختر ابیض زن و معشوقه ی نجده ی ابن اسود


دختر

عربی
جلوه/jelve/

حالت دلپذیر در چیزی یا کسی، زیبایی، نمایان شدن، آشکار کردن، خود را آشکار کردن، خودنمایی، جاذبه


دختر

عربی
ذاکره/zākere/

یاد کننده، ذاکر


دختر

عربی
وادی/vādi/

سرزمین، رود، نهر، فضای ذهنی ای که برای چیزی تصور می شود، بیابان، فضا، مکان، جایگاه، ( در قدیم ) زمی ...


پسر، دختر

عربی
مرام/marām/

مراد، مقصود، خواست، ایدئولوژی، روش اخلاقی، مسلک


دختر

عربی
افراح/efrāh/

شاد کردن


دختر

عربی
مولوده/mo(w)lude/

مونث مولود، آن که به دنیا آمده، زاده شده، ( مؤنث مولود )


دختر

عربی
شانلی/šānli/

پرافتخار، مشهور، شایان تحسین، افتخار آمیز، شان ( عربی ) + لی ( ترکی )


دختر، پسر

ترکی، عربی
عارفه زهرا/ā.-zahrā/

ترکیب دو اسم عارفه و زهرا ( دانا و نیکو )، ( اسم مرکب ) ( عارفه به معنی زن مشهور، زن شکیبا، نیکو، د ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
سهی/sohi/

صفت سرو، راست، از شخصیتهای شاهنامه، ممالِ سها ( = سها )، م سها، ( عربی ) ممالِ سُها ( = سُها )، سُه ...


دختر

فارسی، عربی

تاریخی و کهن
فاطمه سارا/f.-sārā/

ترکیب دو اسم فاطمه و سارا ( رانده شده از آتش و خالص )، از نام های مرکب، ا فاطمه و سارا


دختر

عربی، عبری

مذهبی و قرآنی
فرح نوش/f.-nuš/

شادمانی و سرور جاوید، ( فرح، نوش )، ( به مجاز ) آن که همیشه شادمان است، همیشه شاد، فرح ( عربی ) + ن ...


دختر

فارسی، عربی
فاطمه ثمین/f.-samin/

ترکیب دو اسم فاطمه و ثمین ( رانده شده از آتش و گرانبها )، از نام های مرکب، فاطمه و ثَمین، فاطمه ی گ ...


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
نورانگیز/nur angiz/

زیبا و تابان، ( نور، انگیز = جزء پسین به معنی انگیزنده )، نورانگیزنده


دختر

فارسی، عربی
رحاب/rohāb/

پرحوصله و صبور


دختر

عربی
فاطمه بهار/f.-bahār/

ترکیب دو اسم فاطمه و بهار ( رانده شده از آتش و دوره شادابی هر چیزی )، از نام های مرکب، فاطمه و بهار


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه سیما/f.-simā/

ترکیب دو اسم فاطمه و سیما ( رانده شده از آتش و چهره )، از نام های مرکب، فاطمه و سیما


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
نظاره/nazāre/

نگاه کردن، تماشا، ( در قدیم ) بیننده، تماشاگر، نگریستن


دختر

عربی
فاطمه نرجس/f.-narjes/

ترکیب دو اسم فاطمه و نرجس ( رانده شده از آتش و نرگس )، از نام های مرکب، فاطمه و نرجس


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
میسون/maysun/

با وقار، بردبار، وزین، گرانمایه


دختر

عربی
امانه/amāne/

اطمینان و آرامش قلب، به فتح الف، دختری که وجودش مایه قوت قلب است


دختر

عربی
صفیا/safiyā/

صفیه، ( = صَفیه )، صَفیه


دختر

عربی
زحل/zohal/

دومین سیاره ی بزرگ منظومه شمسی، ( اَعلام ) [=کیوان] دومین سیاره ی بزرگ منظومه شمسی و ششمین سیاره از ...


دختر

عربی

کهکشانی
فاطمه صبا/f.-sabā/

ترکیب دو اسم فاطمه و صبا ( رانده شده از آتش و باد خنک )، از نام های مرکب، فاطمه و صبا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
ماه سیما/m.-simā/

آن که سیما و چهره او چون ماه زیباست، ( = ماه چهر )، ماه ( فارسی ) + سیما ( عربی ) آن که سیما و چهره ...


دختر

فارسی، عربی

کهکشانی
ناروین/nārvin/

انار کوچک، ( به مجاز ) سرخگون و زیباروی، ( نار= انار، وین ( پسوند تصغیر، پسوند مکان ) )، انارستان


دختر

عربی
سحرگل/s.-gol/

زیبا و با طراوت، گل سپیده دم


دختر

فارسی، عربی

گل
ایلاف/ilāf/

خو گرفتن، عهد، دوست کردن، سازواری دادن، در قرآن به معنای عهد و مانند و اجازه به امان است


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
محجوب/mahjub/

با شرم و حیا، با حجب و حیا و مؤدب، ( در قدیم ) در حجاب شده، پوشیده، پنهان، ( در قدیم ) ( به مجاز ) ...


دختر

عربی
ذریه/zorriye/

فرزند، نسل، فرزندان


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
شمین/šamin/

خوشبو، ( شم = بو، رایحه، ین ( پسوند نسبت ) )


دختر

فارسی، عربی
فخر جهان/faxr (e) jahān/

ترکیب دو اسم فخر و جهان ( نازیدن و عالم )، موجب نازش و افتخار دنیا، فخر ( عربی ) + جهان ( فارسی )، ...


دختر

عربی، عبری، فارسی
نورسا/nursā/

شبیه به نور، روشن و درخشان، ( نور، سا ( پسوند شباهت ) )، مثل نور، ( به مجاز ) زیبارو، ( در قدیم ) ر ...


دختر

فارسی، عربی
آرامه/ārāme/

منسوب به آرام، آرامش


دختر

فارسی، عربی
کبریا/kebriyā/

عظمت، بزرگی، ( به مجاز ) خداوند


پسر، دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
حلیه/helye/

زینت، زیور، مجازا خوش صورت، خوش اندام، پیرایه، ( به مجاز ) مشخصات صورت و اندام


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فجر/fajr/

نوری که از مدتی پیش از طلوع خورشید به زمین می تابد، سپیده ی صبح، فلق، سوره ی هشتادو نهم از قرآن کری ...


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
عطرا/a(e)trā/

عطرآگین و خوش بو


دختر

عربی
عدنا/adnā/

جاودان، جاودانی، منسوب به عَدن به معنی جاودان، لذت، حظ، بهشتِ زمینی


دختر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
امیرا/amirā/

منتسب به پادشاه و حاکم و امیر، ( امیر، ا ( پسوند نسبت ) )، منسوب به امیر، ـ امیر، ( عربی ـ فارسی ) ...


دختر

فارسی، عربی
راشده/rāšede/

راهنمایی شده، از گمراهی درآمده


دختر

عربی
رویدا/rovaidā/

کسی که به آهستگی راه می رود، کسی که به آهستگی راه می رود و اصل آن رویداً می باشد


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه هدی/f.-hodā/

ترکیب دو اسم فاطمه و هدی ( رانده شده از آتش و هدایت شده )، از نام های مرکب، فاطمه و هدی


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
مهر اعظم/m.-āezam/

ترکیب دو اسم مهر و اعظم ( محبت و بزرگتر )، ( مهر = مهربانی و محبت، اعظم = بزرگ )، مهربانی و محبت بز ...


دختر

فارسی، عربی
قمر الزمان/qamarozzamān/

آن که در زمان خود چون ماه می درخشد، ماه دوران، ( اَعلام ) نام یکی از اشخاص هزار و یک شب ( الف لیله ...


دختر

عربی
فاطمه رقیه/f.-roqa(i)yye/

ترکیب دو اسم فاطمه و رقیه ( رانده شده از آتش و دعا )، از نام های مرکب، فاطمه و رقیه


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
عفرا/afrā/

نوعی آهو، زن سفید، سفید، زمین سفید که هموار نشده، ( اعلام ) نام یک شاعره ی عرب


دختر

عربی
سویدا/soveydā/

خال یا نقطۀ سیاهی در دل که محل احساسات است، ( عربی، سوَیداء ) ( در قدیم ) در باور قدما، نقطه ای سیا ...


دختر

عربی
عرشیان/aršiyān/

ساکنان آسمان، ملائکه، فرشتگان، عرش ( عربی ) + ی ( فارسی ) + ان ( فارسی ) ملائکه


پسر، دختر

فارسی، عربی
نوریا/nuriyā/

روشن و درخشان، زیبارو، ( نوری، الف ( پسوند نسبت ) )، منسوب به نور ( نوری )، مربوط به نور ( نوری )


دختر

فارسی، عربی
سلیله/salile/

دخت، فرزندِ دختر، ( در قدیم ) دختر


دختر

عربی
نزهت الزمان/nozhatozzamān/

ترکیب دو اسم نزهت و زمان ( پاکی و روزگار )، موجب خوشی و شادمانی اهل زمانه


دختر

عربی
نفیسا/nafisā/

منسوب به نفیس، گران بها، قیمتی، ( نفیس، ا ( پسوند نسبت ) )، ( در قدیم ) ارجمند و گرامی، ( عربی ـ فا ...


دختر

فارسی، عربی
وسیمه/vasime/

دارای نشان زیبایی، زیبا، ( مؤنثِ وسیم ) زنِ زیبا و نیک روی، مؤنث وسیم


دختر

عربی
افنان/afnān/

شاخه های درخت، شاخسار، ( در قدیم ) شاخ درخت، شاخه ها


دختر

عربی

طبیعت، مذهبی و قرآنی
صمیمه/samime/

پاک و خالص، ( مؤنث صَمیم )، صمیمی، خالص، ناب، اصیل


دختر

عربی
معصومه زهرا/m.-zahrā/

ترکیب دو اسم معصومه و زهرا ( بی گناه و درخشنده )، از نام های مرکب، معصومه و زهرا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
فاطمه عذرا/f.-azrā/

ترکیب دو اسم فاطمه و عذرا ( رانده شده از آتش و دوشیزه )، از نام های مرکب، فاطمه و عَذرا


دختر

عربی

مذهبی و قرآنی
صائبه/sā’ebe/

حق، درست، ( مؤنث صائب )


دختر

عربی
رتاج/retāj/

در بزرگ، دروازه، درِ بزرگ، درِ بزرگ که غالباً بندند و از درِ کوچکی که در آن تعبیه شده باشد، آمد و ر ...


دختر

عربی



برچسب ها

اسماسم پسراسم دختر