دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
به خوبی سابق نبودن پسرفت کردن از دست دادن یک قابلیت یا استعداد اُفت کردن از یاد رفتن مهارت
انگلیسی بریتانیایی: third time lucky انگلیسی آمریکایی: third time is the charm معنی : تا سه نشه ، بازی نشه
مسابقه با زمان
امور مالی و حسابداری : تجزیه و تحلیل افقی
صرفه جو ناخن خشک خسیس
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
جدیدترین پاسخها
این اصطلاح سه معنی دارد : (1)در مورد معتادان: ترک اعتیاد (یکباره و بطور کامل)- محروم کردن یا شدن معتاد از آنچه که به آن اعتیاد داره) مثال: He decided to go turkey and has not touched opium si ...
مترادف برای عبارت have half of the time : Part of the time Half of the period
a market where sales old, cheap or second hand things. تعریف: بازاری که در ان اشیاء کهنه ، ارزان یا دست دوم به فروش میرسد. معنی: سمساری/بازار دست دوم فروشی
گزینه دوم معنی: این چاپگر جدید به عنوان چاپگری بسیار قابل اطمینان توصیه میشود.
به خوبی سابق نبودن پسرفت کردن از دست دادن یک قابلیت یا استعداد اُفت کردن از یاد رفتن مهارت