ضرب المثل معادلی برای این بیت داریم ؟ حکایت بر مزاج مستمعگو/اگر دانی که دارد با تومیلی
منظور حافط از ظاهر پرست چیه ؟ زاهدِ ظاهرپرست از حالِ ما آگاه نیست در حقِ ما هر چه گوید جایِ هیچ اکراه نیست
از آنجا که اشعار حافظ پراز ایهام است دو تا از تفاسیری که میشود از این بیت گرفت: دلا معاش چنان کن که گر بلغزد پای فرشته ات به دو دست دعا نگه دارد
تشخیص ارایه های ادبی بیت زیر خامی و ساده دلی شیوهٔ جانبازان نیست خبری از بَرِ آن دلبر عیّار بیار
تراشیدن سر در بیت نماد چیست ؟ نه هر که سر بتراشد قلندری داند
منظور از "مزرعه " در بیت چیه ؟ آصف عهد زمان جان جهان تورانشاه که در این مزرعه جز دانهٔ خیرات نکشت
" گردش پرگار " در بیت زیر یعنی چی؟ آن که پُرنقش زد این دایرهٔ مینایی کس ندانست که در گردشِ پرگار چه کرد
در شعر که مپرس از حافظ شیرازی در بیتی میگوید (همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده ام که مپرس ) چرا خود را مثال زده و میگویده ( همچو حافظ) اگر کسی میداند بگوید
ترمیم آرامگاههای حافظیه و سعدیه در دوره کدام پادشاه بود؟
منظور حافظ از "یک دوست که با او غمِ دل بتوان گفت" ی قصهٔ آن شمع چگل بتوان گفت نی حالِ دلِ سوختهدل بتوان گفت غم در دلِ تنگِ من از آن است که نیست یک دوست که با او غمِ دل بتوان گفت