تفسیر شعر مولانا : زند موجی بر آن کشتی که تختهتخته بشکافد که هر تخته فروریزد ز گردشهای گوناگون نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را چنان دریای بیپایان، شود بیآب چون هامون
منظور از "ارغنون "چیه در بیت زیر ارغنون ساز فلک رهزن اهل هنر است چون از این غصه ننالیم و چرا نخروشیم؟
این شعر مربوط به کدام داستان شاهنامه اس ؟ همه شهر ایران، جگر خسته اند
صد هزاران سایه جاوید تو% گم شده بینی ز یک خورشید تو
ترجمه ی این شعر عربی رو میخوام إن کنت أعز علیک فخذ بیدی فأنا مفتون من رأسی حتی قدمی الموج الأزرق فی عینیک ینادینی نحو الأعمق و أنا ما عندی تجربه فی الحب و لا عندی زورق إنی أتنفس تحت الماء إنی أغرق أغرق أغرق
در شعر «و جدار دنده هاي ني به ديوار اتاقم زد از خشكيش مي تركد / چون دل ياران كه در هجران ياران» مشبه به كدام پاسخ است؟
در مصرع «يکي ز شب گرفتگان چراغ بر نمي کند» به چه امري اشاره شده است؟
«زيتون» در اين بخش از شعر شاعر نماد چيست و نشانه ي کدام کشور است؟ «ماه ايارش آواز ماست / که وقت ظهر، در سايه ي آبي رنگ / ميان مزارع زيتون مي خوانيم».
مذ أحببتك.. صار العالمُ أجملَ ممّا كان! الوردُ ينام على كتفي! والشّمس تدور على كفّي! و الليلُ، جداول من ألحان
ترجمه ی این شعر به فارسی چی میشه ؟ یوماً ما قلنا لن نفترق إلا بالموت… تأخر الموت و افترقنا..